الف - دزفول
خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم شطح و طامات به بازار خرافات بریم سوی رندان قلندر به ره آورد سفر دلق بسطامی و سجاده طامات بریم تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرند چنگ صبحی به در پیر مناجات بریم با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنیم علم عشق تو بر بام سماوات بریم خاک کوی تو به صحرای قیامت فردا همه بر فرق سر از بهر مباهات بریم ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد از گلستانش به زندان مکافات بریم شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم فتنه میبارد از این سقف مقرنس برخیز تا به میخانه پناه از همه آفات بریم در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریز حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران، فلسفه نام گذاری ایام شهادت شهیدان رجایی و باهنر را به عنوان هفته دولت، زنده ماندن شاخص های فکری، رفتاری و شخصیتی آن دو شهید عزیز خواندند و با تقدیر از تلاشهای دولت، از جمله در زمینه کاهش تورم، آرامش و ثبات اقتصادی، سلامت و بهداشت و پایان مذاکرات هسته ای، تأکید کردند: در روند حرکت عمومی کشور، «توجه کامل به تداوم دشمنی دشمنان، هوشیاری در مقابل رخنه و نفوذ بیگانگان، پرهیز از حاشیه سازی، حفظ شتاب علمی، مدیریت عرصه فرهنگ بر مبنای اصول و شعارهای امام و انقلاب، توجه به عدالت در مسیر پیشرفت، مدیریت جدی بازرگانی خارجی، تدوین برنامه ای منسجم و زمان بندی شده برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید مورد توجه کامل مسئولان قرار داشته باشد. بسمه تعالی بعثت آقا رسول الله صلوات الله علیه خــوشـــم کـه انـجـمـن مــا مـقــام یــاران شــد هـمـیـن مــقـــام پــیـام آور بــَهــاران شــد بـهـار دیــن مـُـحـَـمّـد (ص) نـبــی رســول الــلـّه شـُعــاع نــــور جــَمـالــش بـه مـــا نـمایـان شــد نـه ایـن مـکان کـه بــود جـایـگاه عــشـق و صـفـا تـمـام کــشــور دیــن روز نـــــور بــاران شــد گــُـذشـت چـونـکــه بـسـال چـهـل ز عـا م الـفـیل مـُـحـَـمّـد (ص) قـُـــریشــی خـــاتـم رسـولـان شــد بــه مـُصـطـفـی چـــو پـیام خـــُــدا بــشـُـد اعـــلـام جـهان و مذهـب ودیــن سـَـر بسَـر گـــُلـسـتان شــد نـدای حــضـرت جــبـرئیـل قــُم بـــه إذن الـلــّـه از آن زمـان بـــه مُـحـَـمّــد رســول یــــزدان شــد زِ روز بـعـــثـت او در مـــیــان غــار حـــَـرا مـُعـیـن و نـاشــر اســلام و خـلـق و قــــرآن شــد ز غــارچـونـکــه بــرون شــد بـه آن شـکــوه وجــَلال جـهان بــه اَمـــر مُـحَـمّــد (ص) مـُطـیـعِ فـــرمــان شــد بــه اَمــر حَــق چــــو بـگــُفــت لــا الـلــّه اِلــا هــــو زمــانِ رونـــق بــُتـهــا دگــَـر بــه پـــایـــان شــد بَـســی کـَـــلام بـُـزرگـــان شــنـیــده ایــم اَمـّـا در ابــتــدا سـُخــن او دَلـــیـــل انــســان شـــد نـَـرفــتــه مـَکــتـب و درســی نـخــوانـــده پـیغـمـبـر زعـلم و دانـش او عــقــل مَـحــو و حــیــران شـــد هـمـیـن بــَس اسـت مـــدالِ لـیـاقـتِ ایـــــران کــه یـــار رادِ مـُـحـَـمـّد(ص) جــنـاب سَـلـمـان شـــد تـمـام عــُـمـر تـــو (راثی) اگـــر قــَلـم بــزنــی بــه وصـف خَـــتـم رســولـان یـک از هــــزاران شــد ـــــــــــــــــــــــ التماس دعا مردم ایران شما را می شناسند، اما دوست داریم شرح مختصری از زندگی تان را از زبان خودتان بشنویم. بسم الله الرحمن الرحیم. نام کوچک من علی است و نام خانوادگی ام صیاد شیرازی و نام پدرم«زیاد». البته چون ما از تیره ی عشایر هستیم، قبلا به ایشان «زیادخان» می گفتند. نام پدر بزرگ ما «صیادخان» بود و اصالتا تیره ی عشایر ما مربوط به تیره ی«اخت افشار» است که در سرزمینی بین فارس و کرمان امتداد دارد. پدر من در 12 سالگی به همراه برادرانش به درگز کوچ می کنند. همان جا ازدواج می کند و من نیز در همان جا متولد می شوم. تا سه-چهار سالگی من در مشهد بودم، اما پدرم به واسطه ی این که ژاندارم بود، از درگز به مشهد، رفت و آمد می کرد تا این که به گرگان منتقل شد و در همین شهر، تحصیلات ابتدایی را تمام کردم. بعد به شاهرود رفتیم و از آن جا به آمل و گنبد و از گنبد دوباره برگشتیم گرگان. در سال1323 متولد شدم. دو خواهر و شش برادر بودیم که یک برادرمان در جوانی به رحمت خدا رفت. -تیمسار! خیلی دوست دارم خاطره ای از دوران کودکی تان بشنوم. چیزی در ذهنتان هست؟ -بله، داستانی یادم هست که به عنوان یکی از مصادیق بارز مقررات زیبای الهی است و مربوط به زمانی می شود که من هشت-نه ساله بودم. تابستان بودم. مادرم به من گفت برو سراغ برادرت-او کوچک تر از من بود و یک مقدار شر و با بچه ای دیگر، رفته بود به باغ مردم-. من به قصد این که او را بیاورم، راه افتادم. وقتی رفتم، دیدم او و چند نفری از دوستانش رفته اند بالای درخت و میوه می خورند. حقیقتش یک هوس شیطانی وسوسه ام کرد، منتهی یک جنگی در درون من بر پا شد که :«تو خودت آمدی برادرت را ببری، حالا چه طور شده که می خواهی مثل آن ها بالای درخت بروی؟!» این جنگ تا آن جا ادامه پیدا کرد که آن هوس بر من و آن عقل و منطقی که رنگ معنوی داشت، حاکم شد. در نتیجه از دیوار بالا رفتم تا خودم را بیندازم توی باغ. به بالای دیوار که رسیدم، دیدم که ماری درست جلوی صورت من، زبانش را تکان می دهد. خیلی وحشتناک بود. آن قدر که از ترس خودم را پرت کردم پایین. دمپایی هایم را در آوردم و به سرعت دویدم سمت منزل. طوری هم می رفتم که انگار مار دنبالم می کند. قدری که رفتم، ایستادم و دیدم از مار خبری نیست. هیچ وقت یادم نمی رود، همان جا شروع کردم به محاکمه کردن خودم. می گفتم: «مگر مادرت تو را نفرستاده که بروی جلو کار خلاف شرع برادرت را بگیری؟ حالا می خواستی خودت هم همین کار را انجام بدهی؟ دیدی سرنوشتت چه طور شد؟! مار نزدیک بود تو را نیش بزند.» و خداوند نگذاشت بروم و گرفتار آن خطا بشوم و این، برایم درس شد. -خاطره ی شیرین و در عین حال عبرت آموزی بود. بفرمائید درس و مدرسه را چه کار کردید؟ -تا قبل از دوران متوسطه و بعد از آن را در رشته ی ریاضی و در گرگان درس خواندم. همیشه جزء نفرات اول بودم. هیچ کمکی هم نداشتم، اما خداوند مقدر کرد که من با روحیه ای خود جوش، به تحصیل ادامه دهم. این طور تشخیص دادم که برای دیپلم باید بیایم تهران و مقدمات رفتن به دانشگاه را فراهم کنم. -منظورتان دانشکده ی افسری است؟ -مسیر فکر و ذهن و ذوقم، فقط نظامی شدن بود و همیشه به همین فکر می کردم. هر چند دیگران مرا نهی می کردند که تو درست خوب است و برو رشته های دیگر، اما علاقه ی من نظامی گری بود. -طوری که پدرتان می گفت، در ماموریتی به تهران، برایش مشکلی پیش آمده بود. ظاهرا این موضوع به همان زمانی بر می گردد که شما به دانشگاه رفتن فکر می کردید؟ -بله همین طور است. در تهران، دژبان ها، پدرم را دستگیر می کنند، سرش را می تراشند و باز داشتش می کنند و چون به همه ی دستگاه و شاه دشنام داده بود، از ارتش هم اخراجش می کنند. این باعث شد وضع مالی پدرم به هم بریزد. من ناچار بودم خودم را به یک شکلی اداره کنم. تدریس ریاضیات می کردم و همین، برایم ذخیره ای بود. در همین اثنا در دانشکده ی افسری، جزء نفرات اول قبولی شدم و مدت سه سال درس خواندم. -دانشکده ی افسری را چه طور جایی دیدید؟ با روحیات مذهبی شما سازگار بود؟ -دانشکده ی افسری، فضایی بسیار پاک بود. حتی من الان هم با آن جا ارتباط درسی دارم، می بینم با آن زمان تفاوتی ندارد. خلای که آن زمان بود، رسمیت نداشتن فرایض دینی بود که در متن برنامه ها قرار نداشت و در حاشیه بود. کسی هم با حاشیه کاری نداشت. من بهترین روزه های مبارک را در دانشکده گرفتم. در گروهان مان موقعیت خاصی پیدا کردم و حتی منشی افتخاری گروهان شدم. -در جایی گفته اید در زمان دانشجویی، وضعیتی را به وجود آوردید که همه تشویق به روزه گرفتن شدند. موضوع چه بود؟ -تعدادی از سربازها روزه می گرفتند و عده ی دیگری نه. برای این که نگهبان، روزه بگیرها را بشناسد، اسم و محل استراحت شان را مشخص کرده بودم، مانده بود فرمانده گروهان، تا در صورت تصویب، اجرایی شود. فرمانده که این نمودار را دید، با گستاخی آن را کنار انداخت و گفت: «امسال کسی روزه نمی گیرد.» تا این را گفت، خشمی درونی در من به وجود آمد. در چنین حالتی هیچ چیز برایم مهم نبود که بعد از سه سال زحمت کشیدن، بیرونم می کنند.با تمسخر نگاهش کردم . گفتم:« مگر می شود روزه نگیرند و فریضه ی الهی را انجام ندهند؟!» گفت:«حالا می بینی که می شود.» من سریع این حرف را بین سربازان گروهان منتشر کردم. همه ی آن هایی که نمی خواستند روزه بکیرند، گفتند:« ما می خواهیم روزه بگیریم.» و به یک باره وضع گروهان عوض شد. او آمد سخنرانی کرد و گفت:« همین خدمت شبانه روزی، روزه و عبادت ماست، دانشجو نباید خودش را ضعیف کند. با شکم گرسنه نمی شود مطالب علمی فهمید. پس بنابراین امسال کسی روزه نمی گیرد و من دستور داده ام جیره ی گروهان ما را در سحری قطع کنند.» این خبر به گروهان های دیگر هم رسید و برای این فرمانده خیلی بد شد. قضیه مفصل است تا این که همین فرمانده با حالتی تمسخر آمیز آمد سخنرانی کرد و گفت :« من می خواستم ببینم کدام دانشجو روزه می گیرد و کدام یکی نمی گیرد.» و از آن لحظه به بعد، دستورش را عوض کرد. -تا قبل از این که وارد خدمت در رسته ی توپخانه بشوید، آموزش دیگری هم دیدید؟ -چرا. دوره ی رنجری و چتر بازی را گذرانده ام. در این دوره، نفر دوم شدم. البته نفر اول به واسطه ی آن که یکی از اقوامش جزو اساتید بود، نمرات او را طوری داده بودند که اول بشود، ولی من اعتراضی نداشتم. -و وارد خدمت در رسته ی توپخانه شدید! -دوره ی توپخانه را در اصفهان گذراندم. پدر و مادرم را هم آورده بودم و به درس های بچه ها رسیدگی می کردم. البته هنوز مجرد بودم. تا این که دوره هم تمام شد و من منتقل شدم تبریز. در آن جا جزو افسران شاخص شده بودم. این ها را که می گویم، به خاطر آن است که خداوند داشت ما را آماده می کرد تا به کارآیی بالاتری برسیم. -تیمسار، اگر موافقید کمی راجع به ازدواج تان با خانم عفت شجاع بگوئید. -خدای متعال در زندگی، دستم را خیلی گرفته است، از جمله در بعد ازدواج. من در شهرستان های مختلفی که بودم، دنبال ازدواج هم بودم، ولی هر کس معرفی می شد، همان وضع ظاهرش را که می دیدم، احساس می کردم نمی توانم با او زندگی کنم. پیش از این ها پدر و مادرم هر چه پیشنهاد می کردند، رد می کردم تا این که زمینه ی خواستگاری از همسرم فراهم شد. او دختر عمویم هست و من آن چه در ظاهر ایشان می دیدم حجاب بود و احساس می کردم می توانم به چنین فردی اعتماد کنم و این طور شد که با خیال راحت انتخابم را بر همین مبنا نهادم. -ظاهرا در همین مقطع است که برای آموزش به آمریکا اعزام می شوید. -بله، در سال 1352 بود که کنکور سراسری زبان انگلیسی افسران اعلام شد. با وجود آن که مدتی از کتاب فاصله گرفته بودم اما با مروری سطحی وارد آزمایش و خوشبختانه قبول شدم. این پاداش خداوند بود. برای یک دوره ی فشرده به تهران رفتم که مربی این کلاس ها آمریکایی ها بودند.در این دوره هم قبول شدم و برای سه ماه به آمریکا اعزامم کردند؛ دوره ی تخصصی هواسنجی بالستیک که مربوط به توپخانه است. هنوز دوره تمام نشده بود که نامه ای از پدرم به دستم رسید که در آن نوشته بود:« پسرم! فرزندت متولد شد، دختر است و ما اسم او را مریم گذاشتیم-اکنون او ازدواج کرده و واقعا مایه ی افتخارم است-من این دوره را با رتبه ی ممتاز گذراندم، طوری که تمام روزنامه های مرکز توپخانه، این خبر را پخش کردند. چند وقت بعد، فرمانده ی نیروی زمینی، غلامحسین اویسی معدوم، دعوتم کرد؛ تبریک گفت و بعد هم دستور داد تا من از اسلام آباد غرب به اصفهان منتقل شوم و آن جا مربی باشم. -و آمدیم اصفهان. از همان روز ورودمان به اصفهان، برکات ظاهر شد. مومنین، آپارتمان مناسبی را برایمان دیدند و در دانشکده ی توپخانه –که آن قدر تراکم استاد بود-برایم سر و دست می شکستند. برای طلبه های حوزه ی علمیه، آموزش زبان انگلیسی می گذاشتم و از طرفی خودم هم آموزش تفسیر قرآن و عربی می دیدم. به هر صورت فعالیتم در اصفهان زیاد بود. -نمونه ای از این برکات خداوند در ذهنتان هست؟ -عراق در مرز تحرکاتی کرده بود و سپهبد یوسفی-فرمانده لشکر تبریز-مامور شده بود تا قرارگاهی تاکتیکی در کردستان ایجاد کند. او من را- که ستوان یک بودم-با تعدادی سرهنگ و سرگرد دیگر، برای ستادش انتخاب کرد. من شده بودم آجودان عملیاتی اش آن روزها نمی دانستم که روزی فرمانده ی عملیات غرب کشور خواهم شد و آگاهی داشتن از منطقه، آن هم در سطح قرارگاه برایم مهم خواهد بود. و در اصفهان بود که اولین هسته ی تشکیلات ما به صورت مخفی شکل گرفت و من با شهیدان«کلاهدوز» و «اقارب پرست» آشنا شدم. -دوره ی دوم زندگی شما، یعنی دوران بعد از پیروزی انقلاب هم بسیار حماسی و شنیدنی است. آن قدر که باید ساعت های متمادی بنشینیم و فیض ببریم. -به اجمال می گویم: سه روز قبل از پیروزی انقلاب، بازداشت، اما با پیروزی انقلاب آزاد شدم و به دنیای نورانی خدمت در ارتش اسلام وارد شدم. همان روزها، ضد انقلاب توطئه ی سنگینی را آغاز کرده بود. پنجاه و نه نفر پاسدار اصفهانی را در جاده ی سردشت-بانه به شهادت رسانده بودند. من همراه برادرم«سردار صفوی» و در معیت«دکتر چمران» وارد سردشت شدیم. هفده روز طول کشید تا ما توانستیم طرحی را آماده و سپس سردشت را آزاد کنیم. شهر سنندج در تصرف ضد انقلاب بود. شهرهای دیگری مانند دیواندره، مریوان،سقز و بانه هم دست ضد انقلاب بودند که در کمتر از سه ماه این شهرها هم آزاد شدند.با اعطای دو درجه ی موقت، به عنوان فرمانده ی عملیات غرب کشور منصوب شدم. اما به موجب سعایت هایی که علیه من شد، توسط بنی صدر، از این مسئوولیت عزم شدم. دو درجه ام را نیز گرفتند. با فرار بنی صدر و انتخاب رئیس جمهور جدید(شهیدرجایی) دوباره فراخوانی شده و با اعطای دو درجه، مجددا ماموریت یافتم تا قرارگاه عملیاتی شمال غرب را فعال کنم که در همین مقطع موفق شدیم دو شهر اشنویه و بوکان را هم آزاد کنیم. در هفتم مهرماه سال شصت، از سوی امام امت به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش انتخاب شدم. در مدت پنج سال انجام وظیفه در این مسئوولیت، در عملیات های طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، و ده ها نبرد دیگر شرکت داشتم تا این که از این پست استعفا کردم و بدون وقفه و بنا به امر امام راحل، به نمایندگی ایشان در شورای عالی دفاع منصوب شدم که تا پایان جنگ ادامه داشت. -و بعد هم در ستاد کل نیروهای مسلح مشغول به خدمت شدید. -درخواست ستاد کل بود. رهبر معظم انقلاب هم موافقت فرمودند و من به عنوان معاونت بازرسی ستاد کل منصوب شدم و بالاخره با حفظ سمت، چهار سالی است که جانشین رئیس ستاد کل نیز هستم. -یکی از کارهای مهم و اساسی شما که شاید بتوان گفت ارزشی فراتر از حضور در صحنه های نبرد دارد، تشکیل هیئت معارف جنگ است. کمی درباره ی این هیئت توضیح دهید. -یک سال و نیم قبل بود که دانشکده ی افسری ارتش از من دعوت کرد تا برای انتقال تجربیات به آن دانشکده بروم.چند جمله ای که راجع به دفاع مقدس صحبت نمودم، احساس کردم باید مجموعه ای را در این زمینه فعال کرد تا بدون وابستگی اداری، مهیای انجام وظیفه باشند. اولین مشورت را با مقام معظم رهبری نمودم که ایشان من را به انجام این کار ترغیب نمودند. سازمانی راتشکیل دادیم و مناطق عملیاتی را به دو بخش کردستان و جبهه های جنوب تقسیم کردیم. که در هر مرحله، همرزمانی را که در آن مناطق حضور داشتند، دعوت می کنیم و سپس به صورت کاروانی عازم مناطق عملیاتی می شویم. این یک حرکت پژوهشی-آموزشی است که هنوز ادامه دارد -من خیلی مایلم سخن پایانی شما را درباره ی همرزمان شهیدتان-محمود کاوه-بشنوم. موافقید؟ -با اطمینان می گویم که شهید عزیز کاوه-که افتخار همرزمی نزدیک با او را دارم-از اسوه های مجاهدین فی سبیل ا... است. در هر عملیاتی که انجام می شد، ابتکار عمل را به دست می گرفت؛ آن هم ابتکاری که مخصوص به خودش بود. در صحنه ی نبرد بود و راست و چپ، جلو و عقب را زیر نظر داشت و من هیچ کس را در جنگ ندیدم که مثل او ابتکار عمل داشته باشد. مدیریت و فرماندهی کاوه و حضورش در صحنه ی نبرد، آن قدر پر معنی بود که به راحتی می شد این را تشخیص داد. بچه های لشکر ویژه ی شهدا هم بسیار فداکار بودند. بارها از نزدیک شاهد فداکاری شان در عملیات های مختلف و خصوصا عملیات قادر بودم. وقتی قرار شد این عملیات را انجام دهیم، عمده ی مسئوولیت به ارتش واگذار شد. عده ای معتقد بودند که فقط ارتش این عملیات را انجام دهد. اما من معتقد بودم که باید ارتش و سپاه کنار هم باشند. در جلسه ای که در قرارگاه و در حضور آقای هاشمی رفسنجانی تشکیل شد، گفتم:«زمانی عملیات می کنیم که سه لشکر سپاه هم بیایند با ما همکاری کنند.» ایشان، موافقت کرده و حتی انتخاب یگان ها را هم به عهده ی خودم گذاشتند. من هم لشکرهای امام حسین(ع)، نجف اشرف و ویژه ی شهدا را انتخاب کردم. در ادامه ی عملیات، کار به جایی رسید که به اصطلاح قفل شد و می طلبید که با رشادت و فداکاری، مقاومت دشمن شکسته شود. خبر رسید که کاوه، گردانی را آماده کرده تا به قلب دشمن بزند. گرچه موفقیت آن ها می توانست وضعیت عملیات را تغییر دهد، اما کار بسیار خطرناکی بود. نمی توانستم شاهد رفتن او در دل آتش باشم. به عنوان فرمانده ی عملیات از او خواستم تا به قرارگاه بیاید. وقتی آمد، گفتم:«شنیدم می خواهی دست به چنین کار خطرناکی بزنی.» گفت:«بله» گفتم:«خب این را من باید تصویب کنم و من هم نمی توانم شاهد باشم که شما با این همه شایستگی، ریسک کنید.» بسیار پافشاری می کرد تا بتواند متقاعدم کند که به او اجازه بدهم. وقتی مقاومت او را دیدم جسارت کردم و گفتم:«آقای کاوه! ، حواست باشد که این جا من فرمانده ام و تا این را تصویب نکرده ام، شما نباید انجامش بدهی. کاوه با همه ی شایستگی و تجربه، باید حفظ شود.» این اولین باری بود که یک چنین دستوری به کاوه می دادم. خب میدان جنگ بود، جای تعارف که نبود. تا این را گفتم، دیدم با آن تشرعی که به دین داشت، چنان متواضعانه با من برخورد کرد که من شرمنده شدم. البته بعدها از او معذرت خواستم که ببخشید این طور با الت تحکم دستور دادم، چون دیدم زیر بار نمی رفتی. ایشان در این عملیات فداکاری کرد، اما برای ما مشکلی پیش آمد که نتوانستیم به موفقیتی که مد نظرمان بود برسیم. روحش شاد ویادش گرامی باد
ایشان با اشاره به تأثیرگذاری گسترده فضای مجازی به عنوان یک قدرت نرم فوقالعاده در عرصههای مختلف از جمله فرهنگ، سیاست، اقتصاد، سبک زندگی، ایمان، اعتقادات دینی و اخلاقیات، بر لزوم طراحی مناسب و دقیق برای حفظ حریم امنیت فکری و اخلاقی جامعه در این عرصه تأکید کردند و افزودند: لازمه حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی، «تمرکز در تصمیمگیری»، «جدیت در اجرا بدون از دست دادن زمان»، «هماهنگی میان دستگاهها» و «پرهیز از موازیکاری و تعارض» است.
رهبر انقلاب همچنین برنامهریزی و حمایت دولت بهویژه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برای گسترش صنایع مرتبط با فناوری ارتباطات را بسیار ضروری خواندند و تأکید کردند: گسترش این صنایع از طریق شرکتهای دانشبنیان، تأثیر بالایی در اشتغالزایی و تحول در اقتصاد کشور خواهد داشت.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین از زحمات رئیسجمهور و اعضای قبلی شورایعالی فضای مجازی و دبیران فعلی و قبلی این شورا تشکر کردند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، حجتالاسلام والمسلمین روحانی رئیسجمهور و آقای مهندس انتظاری دبیر شورایعالی فضای مجازی گزارشی در خصوص اهمیت فضای مجازی و برنامهها و اقدامات شورایعالی و مرکز ملی فضای مجازی در دوره اول مسئولیت ارائه کردند. همچنین آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه نکاتی در خصوص الزامات و اقتضائات مرتبط با فضای مجازی بیان کرد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین نکات مهمی را درخصوص برجام و شرایط بعد از برجام بیان کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود با اشاره به برخی از آیات قرآن کریم درخصوص انزال سکینه الهی در قلب های مؤمنین، بواسطه تسلیم بودن در برابر خدا و داشتن حسن ظن به وعده های الهی، مجلس خبرگان را زمینه ساز سکینه و آرامش در جامعه خواندند و در تبیین علت این موضوع افزودند: مجلس خبرگان تنها مجلسی است که دو انتخاب در آن انجام می گیرد. یکی انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان که بوسیله مردم انجام می شود و دیگری انتخاب رهبری که بوسیله مجلس خبرگان انجام می گیرد.
ایشان خاطرنشان کردند: براساس این دو انتخاب، مجلس خبرگان از یک جهت مظهر کامل مردم سالاری دینی و مردم سالاری اسلامی است و از طرف دیگر مظهر حاکمیت ارزشها و احکام اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وقتی مجلس خبرگان با چنین ویژگیهای منحصر بفردی تشکیل می شود نمایندگان این مجلس و استقلال فکری و آگاهی خود را نشان می دهند، این موضوع زمینه ساز سکینه و آرامش در جامعه می شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه باید در هر دو انتخاب مجلس خبرگان دقت لازم و استقلال فکری رعایت شود، گفتند: استقلال فکری به معنای آن است که نمایندگان این مجلس اسیر کلیشه ها و ادبیات نظام سلطه نباشند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: البته این توصیه فقط برای نمایندگان مجلس خبرگان نیست بلکه همه مسئولان و ارکان نظام و همه صاحبنظران سیاسی و اجتماعی و دینی باید مراقب باشند تا همرنگ ادبیات و کلیشه های نظام سلطه نشوند.
ایشان با اشاره به تلاش گسترده و تبلیغات پرحجم جبهه استکبار برای تحمیل ادبیات و واژه های جعلی خود به مسئولان و تصمیم گیران و تصمیم سازان کشورها، افزودند: در ادبیات نظام سلطه، مفاهیمی همچون تروریسم و حقوق بشر معانی خاصی دارند و در این ادبیات حملات بی وقفه شش ماهه به مردم یمن و کشتن مردم بیگناه غزه، تروریسم نیست و سرکوب مردم بحرین به دلیل درخواست برای داشتن حق رأی، نقض حقوق بشر محسوب نمی شود!
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: در ادبیات نظام سلطه، دفاع مشروع نیروهای مقاومت در لبنان و فلسطین، تروریسم به حساب می آید ولی اقدامات کشورهای مستبد و نزدیک به امریکا، در منطقه، برخلاف حقوق بشر نیست!
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: در این ادبیات ترور دانشمندان هسته ای نیز که صهیونیستها تقریباً به صراحت به آن اعتراف کرده اند و برخی کشورهای اروپایی هم به نقش خود در پشتیبانی از این اقدام اذعان داشته اند، تروریسم محسوب نمی شود!
ایشان با تأکید بر اینکه جعل چنین مفاهیمی و انتظار اینکه همه در چارچوب این ادبیات سخن بگویند یکی از نشانه های بارز سلطه و استکبار است، گفتند: در مقابل، نظام جمهوری اسلامی دارای یک منظومه فکری اسلامی است که بعد از گذشت سالها همچنان در دنیا، دارای جذابیت و طراوت و تازگی است.
حضرت آیت الله خامنه ای در تشریح اجزاء منظومه فکری اسلامی، نفی ظلم و استکبار و استبداد، عزت ملی و اسلامی و استقلال فکری، سیاسی و اقتصادی را از اجزاء این منظومه فکری برشمردند و درخصوص اهمیت استقلال و نقش آن در خودباوری و پیشرفت یک ملت، افزودند: استقلال بخشی از آزادی است، بنابراین کسانی که استقلال را نفی می کنند در واقع مخالف آزادی هستند.
ایشان، شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» را در بردارنده ارتباط منطقی این سه مفهوم دانستند و گفتند: استقلال همه جانبه و آزادی فکری و عملی، هر دو در منظومه فکری اسلامی و نظام جمهوری اسلامی قرار دارند و چنین نظام فکری زمینه ساز خودباوری و حرکت بالنده و رو به جلو برای هر ملتی خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی سبک زندگی اسلامی، نوآوری و هم افزایی و اتحاد ملی را از دیگر اجزاء منظومه فکری اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: ملت ایران در طول 36 سال گذشته بواسطه حرکت در چارچوب این منظومه فکری، توانسته است با وجود موانع فراوان، پیشرفتهای زیادی را داشته باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای افق مورد نظر نظام اسلامی را، ایرانی پیشرفته از لحاظ علم و صنعت، با جمعیتی 150 تا 200 میلیونی و برخوردار از معنویت و بدور از سلطه گری اما در مقابلِ زورگویان و سلطه گران، توصیف کردند و گفتند: دستیابی جمهوری اسلامی ایران به این جایگاه، برای جبهه استکبار بسیار سنگین است، و علت همه توطئه ها و تلاشها در مقابله با نظام اسلامی، جلوگیری از تحقق چنین آینده ای است.
ایشان با تأکید بر اینکه ظهور چنین کشور اسلامی، زمینه ساز برچیده شدن بساط استکبار و کفر خواهد شد، افزودند: ملت ایران بویژه جوانان، علمای دین و روشنفکران دانشگاهی باید حرکت خود را در چارچوب منظومه فکری اسلامی پیش ببرند و همه از جمله مسئولان نسبت به طراحی و نقشه دشمن، حساس و هوشیار باشند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: نباید و بواسطه لبخند دشمن و یا احیاناً مساعدت کوتاه مدت او در موضوعی خاص، فریب دشمن را خورد بلکه همواره باید متوجه این موضوع باشیم که طراحی و نقشه او چیست؟
حضرت آیت الله خامنه ای یک بار دیگر تأکید کردند که دشمن و استکبار جهانی موضوعی موهوم نیست بلکه واقعیتی است که بزرگترین مصداق آن دولت امریکا و کمپانیها و کارتل های اقتصادی صهیونیستیِ پشتیبان آن، است.
ایشان با اشاره به توانایی ها، قابلیت ها و استعدادهای جوانان با ایمان و همچنین ظرفیت ها، ثروت ها و منابع طبیعی کشور و عمق فرهنگ اسلامی و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام در میان مردم، خاطرنشان کردند: همه مسئولان و شخصیت های مؤثر و دارای نفوذ کلام در میان جامعه باید این آینده روشن را بیش از پیش برای مردم تشریح کنند و ضمن امیدوار کردن آنان به آینده، زمینه ساز آرامش و سکینه در کشور شوند.
رهبر انقلاب اسلامی بخش دیگری از سخنان خود را به بیان نکات مهمی درخصوص برجام و مسائل بعد از برجام و همچنین موضوع اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی اختصاص دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به بحث های روزهای اخیر درباره نقش مجلس شورای اسلامی در بررسی برجام ،گفتند: درخصوص ابعاد حقوقی و قانونی این موضوع و اقتضائات آن، باید صاحبنظران و کارشناسان حقوقی نظر دهند اما از نگاه کلی، من معتقدم و به آقای رئیس جمهور هم گفته ام که مصلحت نیست، مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام کنار گذاشته شود.
ایشان با تأکید بر لزوم ورود مجلس به موضوع بررسی برجام، در عین حال خاطرنشان کردند: من در مورد نحوه بررسی و اینکه آن را رد کنند و یا تصویب کنند هیچ توصیه ای به مجلس ندارم و این، نمایندگان ملت هستند که باید تصمیم بگیرند.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص مسائل بعد از برجام گفتند: من درباره این مسائل، برخی نکات را با برادران عزیز و صمیمی خود در دولت، در میان گذاشته ام که اکنون برای اطلاع نمایندگان مجلس خبرگان و همه مردم، آنها را بیان می کنم.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به شش کشور مذاکره کننده با ایران و نقش امریکا در میان این شش کشور، افزودند: در واقع طرف اصلی ما دولت امریکا است اما مسئولان امریکایی خیلی بد حرف می زنند و باید تکلیف اینگونه حرف زدن ها روشن شود.
ایشان با اشاره به سخنان مقامات امریکایی مبنی بر حفظ چارچوب تحریم ها، تأکید کردند: اگر قرار است چارچوب تحریم ها حفظ شود، پس ما برای چه مذاکره کردیم؟ و این، کاملاً مخالف علت حضور جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است زیرا هدف از مذاکرات برداشته شدن تحریم ها بود.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر ما در مذاکرات در برخی موارد کوتاه آمدیم و برخی امتیازات را دادیم عمدتاً برای این بود که تحریم ها برداشته شود و گرنه چه لزومی به حضور در مذاکرات بود و ما کار خود را ادامه می دادیم و می توانستیم از نوزده هزار سانتریفیوژی که داریم، در مدت کوتاهی به پنجاه تا شصت هزار سانتریفیوژ برسیم و غنی سازی بیست درصد را نیز ادامه دهیم و تحقیق و توسعه را هم سرعت بیشتری ببخشیم.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر قرار است تحریم ها برداشته نشود، پس معامله ای هم در کار نخواهد بود، بنابراین باید تکلیف این موضوع مشخص شود.
ایشان خطاب به مسئولان کشور گفتند: نگویید که امریکاییها این سخنان را برای قانع کردن رقبای داخلی خود می زنند، البته من معتقدم که دعوای داخلی امریکا واقعی است و آنها با هم اختلاف دارند و علت این اختلاف هم برای ما روشن است، اما آنچه که رسماً گفته می شود نیاز به پاسخ دارد و اگر پاسخ داده نشود، صحبت طرف مقابل تثبیت خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به سخنان مقامات امریکایی مبنی بر تعلیق تحریم ها، تأکید کردند: از ابتدا مسئله ما این نبوده است، ما تأکید داشتیم که تحریم ها باید برداشته شوند و نه تعلیق.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته نظر ما برداشته شدن فوری تحریم ها بود اما دوستان در اینجا، این موضوع را به شکلی معنا کردند و ما هم مخالفتی نکردیم ولی تحریم ها باید برداشته شوند. اگر قرار است تحریم ها تعلیق شوند، ما هم اقداماتی را که باید انجام دهیم، در حد تعلیق و نه در سطح اقدام اساسی بر روی زمین، انجام خواهیم داد.
ایشان خاطرنشان کردند: البته طرف مقابل می گوید برداشتن برخی تحریم ها دست دولت امریکا نیست ما هم می گوییم همان تحریم هایی که در دست دولت امریکا و دولتهای اروپایی است، باید برداشته شوند.
حضرت آیت الله خامنهای، بخش دیگری از حرفهای بد مقامات امریکا را اظهاراتی کاملاً خارج از موضوع توافق هستهای خواندند و خاطرنشان کردند: هیئت حاکمه امریکا همانند انگلیسی های قرن نوزدهم در مورد ایران سخن می گویند و گویا دو قرن از دنیا و تاریخ عقب هستند در حالیکه دنیا تغییر کرده و ابرقدرتها دیگر قدرت و توانایی و عُرضه آن کارها را ندارند و در طرف مقابل نیز جمهوری اسلامی با تواناییهای شناخته شده و ناشناخته ای که در زمان عمل شناخته خواهد شد قرار دارد و ایران مانند فلان کشور عقب مانده نیست که هر طوری بخواهند بتوانند با آن صحبت کنند.
رهبر انقلاب، در بیان یکی از اظهارات سلطهجویانه امریکاییها گفتند: مقامات امریکایی میگویند انتظار داریم مسئولان و دولت جمهوری اسلامی کاری متفاوت انجام دهند!
ایشان افزودند: کار متفاوت از نظر آنها کاری متفاوت از گذشته ی جمهوری اسلامی و عبور از ارزشهای اسلامی و از دست دادن پایبندی به احکام اسلامی است، اما چنین چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد و نه دولت، نه مجلس و نه مسئولین مطلقاً چنین کاری نمیکنند و کسی هم که بخواهد چنین کاری بکند، مردم و نظام جمهوری اسلامی از او قبول نمیکنند.
حضرت آیت الله خامنهای در تبیین یکی از مصادیق مورد انتظار امریکاییها گفتند: از جمله سیاستهای امریکا در منطقه، محو و نابودی کامل نیروهای مقاومت، و تسلط کامل بر سوریه و عراق است و توقع دارند که جمهوری اسلامی وارد این چارچوب شود که هرگز چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد.
رهبر انقلاب در اشاره به یکی دیگر از اظهارات حساسیتبرانگیز مقامات امریکایی گفتند: آنها میگویند برجام فرصتهایی را هم در داخل ایران و هم در خارج ایران و منطقه در اختیار امریکا قرار داده است.
ایشان خطاب به مسئولان در دولت و سایر دستگاهها تأکید کردند: مسئولان در دولت و در دستگاههای گوناگون، به هیچ وجه نباید اجازه این فرصتطلبی را در داخل به امریکا بدهند و در خارج هم باید تلاش کنند که این فرصتها در اختیار امریکا قرار نگیرد، زیرا هر چه آنها به این فرصتهای خود نزدیک شوند، یقیناً ذلت، محنت و عقب ماندگی ملتها بیشتر خواهد شد.
رهبر انقلاب با اشاره به تأکیدشان به مسئولان اعم از مسئولان سیاست خارجی و دیگر مسئولان مبنی بر ممنوعیت کامل مذاکره با طرف امریکایی به جز در موضوع هستهای، گفتند: علت این مخالفت، جهتگیریهای امریکاست که درست در نقطه مقابل جمهوری اسلامی قرار دارد.
حضرت آیت الله خامنهای در ادامه به مسئله مهم اقتصاد کشور اشاره کردند و گفتند: سیاستهای اقتصاد مقاومتی یک مجموعه کامل و غیرقابل تجزیه است و اجرای آنها به برنامه عملیاتی کامل نیاز دارد، بنابراین از رئیسجمهور محترم و دولت خواستهایم که برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی یک برنامه جامع، عملیاتی و کاربردی تهیه شود و انتظار داریم که این اقدام انجام گیرد.
ایشان در خصوص اهمیت تحقق اقتصاد مقاومتی افزودند: اگر اقتصاد مقاومتی محقق شود دیگر هیچ اهمیتی ندارد که پولی که به ایران باز میگردد، 5 میلیارد دلار باشد، یا 100 میلیارد دلار؛ البته آن مقدار پولی که از دنیا طلبکار هستیم و تاکنون بهطور ظالمانه جلوی آن را گرفتهاند باید مورد استفاده قرار بگیرد، اما اقتصاد مقاومتی نباید متوقف به این مسائل شود.
رهبر انقلاب، همچنین بر لزوم تشکیل یک ستاد عملیاتی فعال برای اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید کردند و گفتند: این ستاد باید در دولت تشکیل شود و با مشخص کردن وظایف هر یک از دستگاهها و پیگیری و زمانبندی فعالیتها، یک تحرک عظیم ایجاد کند.
حضرت آیت الله خامنهای در بخش پایانی سخنانشان، خطاب به نیروهای مؤمن در سراسر کشور خاطرنشان کردند: حرکت عمومی به سمت آرمانها و اهداف اسلامی است و نیروهای مؤمن، اصیل و معتقد که اکثریت قاطع کشور را تشکیل میدهند باید با حسن ظن به وعده نصرت خداوند، آمادگی خود را برای کار در میدانهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و در مواجهه با جهتگیریهای دشمن حفظ کنند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب، آیت الله یزدی رئیس مجلس خبرگان رهبری در سخنانی عامل پیروزی انقلاب اسلامی را رهبری حضرت امام خمینی (ره) و شجاعت مردم ایران دانست و نکاتی در خصوص اجلاس اخیر خبرگان بیان کرد.
همچنین آیت الله هاشمی شاهرودی نایب رییس مجلس خبرگان با ارائه گزارشی از هجدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری، دستورالعمل اجلاس اخیر را اصلاح آیین نامه تعداد اعضای این مجلس اعلام کرد.
نایب رییس مجلس خبرگان با اشاره به بررسی اوضاع منطقه و فتنه تکفیریها در جهان اسلام و تبیین مذاکرات هستهای با دعوت از مهمانان در اجلاس مجلس خبرگان، گفت: ارائه پیشنهادها و راه حلهایی برای مسائل کشور، دغدغه اعضای مجلس خبرگان نسبت به مسائل فرهنگی، تجلیل از مقام شامخ شهیدان و حرکت فرهنگی ارزشمند ملت در تشییع پیکرهای شهدا، توجه به اهمیت انتخابات آتی خبرگان و وظیفه سنگین شورای نگهبان برای صیانت از جایگاه این مجلس و لزوم احراز صلاحیتها طبق قانون و ارائه گزارش از پیشرفتهای صورت گرفته پس از انقلاب در استانهای محروم بویژه مناطق اهل سنت از جمله مهمترین محورهای مباحث، نطقها و مذاکرات اعضای مجلس خبرگان در اجلاس اخیر بود.
آیت الله هاشمی شاهرودی افزود: اعضای مجلس خبرگان تاکید کردند که توافق هستهای به معنای عادی شدن رابطه با آمریکا نیست.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار که به مناسبت هفته دولت انجام شد، با تبریک سالروز میلاد حضرت امام رضا علیه السلام، تقارن این میلاد با هفته دولت را مبارک خواندند و خاطرنشان کردند: وجود مرقد مطهر حضرت ثامن الحجج علیه السلام در ایران از افتخارات کشور است و باید هرچه می توانیم در بزرگداشت آن جایگاه رفیع تلاش کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر تأکید کردند: یکی از اهداف نام گذاری هفته دولت در این ایام شاخص قرار گرفتن خصوصیات رفتاری و اخلاقی آن شهیدان سرافراز برای دولتمردان است.
ایشان، ایمان به اهداف امام (ره)، اخلاص، روحیه خدمتگزاری، مردمی بودن و نشست و برخاست با مردم، وسیله قرار ندادن مسئولیت برای تأمین مالی آینده خود و پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی را از خصوصیات بارز شهیدان رجایی و باهنر برشمردند و خاطرنشان کردند: مسئولان باید متوجه باشند که رفتار و زندگی و ارتباطات آنان در جامعه فرهنگ سازی می کند.
رهبر انقلاب اسلامی بعد از بیان این مقدمه، از تلاشها و زحمات رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت در دو سال گذشته تشکر و قدردانی کردند و با اشاره به گزارش تعدادی از وزرا در این دیدار، افزودند: گزارشهایی که امروز بیان شد خوب و مناسب بود و باید به اطلاع مردم رسانده شود.
حضرت آیت الله خامنه ای در عین حال این نکته را نیز متذکر شدند که گزارشهای مسئولان باید بگونه ای باشد که مردم آنها را با توجه به واقعیات زندگی خود، تصدیق کنند.
ایشان در ادامه به برخی اقدامات مثبت دولت اشاره کردند و گفتند: کاهش تورم و آرامش و ثبات نسبی در زمینه اقتصادی و مهار نوسانات تند، یکی از اقدامات خوب دولت است که باید ادامه یابد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته ما به تورم دو رقمی راضی نیستم و تورم سالیانه باید به زیر ده درصد برسد.
حضرت آیت الله خامنه ای، تلاش دولت برای خروج از رکود، طرح تحول سلامت، برنامه ریزی برای ادامه حرکت علمی کشور، مهار آبها، و تلاش برای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی و طرحهای آبیاری را از دیگر اقدامات خوب دولت دانستند و با اشاره به موضوع هسته ای افزودند: پایان دادن به مذاکرات هسته ای یکی از کارهای بسیار مهمی است که انجام شده و امیدواریم که اگر در این زمینه برخی مسائل و مشکلاتی هم وجود دارد، برطرف شود.
رهبر انقلاب، در عین حال، در بحث هسته ای، احتمال بی توجهی به اهداف دشمنان را از جمله نگرانی ها و دغدغه های خود برشمردند و تأکید کردند: از اول انقلاب تا امروز دشمنی صهیونیستها و امریکایی ها با انقلاب و جمهوری اسلامی کم نشده است و این واقعیت نباید به هیچ وجه در ذهن مسئولان کمرنگ شود.
ایشان افزودند: البته روشهای دشمنی و ضربه زدن، ممکن است نو و جدید بشود اما همه مسئولان «سیاسی، اقتصادی، فرهنگی» باید توجه کنند که مطلقاً در نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیرند و تصمیمات آنها خواسته یا ناخواسته به اجرای بسته مورد نظر بیگانگان کمک نکند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اهداف خصمانه و صریح دشمنان در حرفها و نوشته های آنها، قابل درک است و هیچ کس نباید فراموش کند که جبهه دشمن با سلاحِ آماده در مقابل ملت و کشور، موضع گرفته است و ما نیز باید با جبهه بندی دقیق، به اقتضای موقعیتهای مختلف، در مقابل دشمنان تصمیم گیری و اقدام کنیم.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: البته ضرورت درک دشمنی پایان ناپذیر صهیونیستها و امریکایی ها، مختص دولتمردان نیست و آحاد مردم بخصوص عناصر دلسوز انقلاب باید این واقعیت را مورد توجه قرار دهند، اما وظیفه دولتمردان در این زمینه بیشتر است.
حضرت آیت الله خامنه ای هوشیاری در مقابل تلاش دشمن برای نفوذ پیچیده و تدریجی را، ضرورتی عینی برشمردند و تأکید کردند: باید در هر شرایطی در اتخاذ مواضع انقلابی صراحت داشت و صریح و بدون رودربایستی، در مقابل دشمن مواضع انقلاب و مبانی امام بزرگوار را بدون ترس و خجالت بیان کرد.
ایشان خاطرنشان کردند: اگر غفلت شود ناگهان متوجه می شویم که دشمن در جاهایی رخنه کرده و مشغول کارهای خطرناک فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است بنابراین باید کاملاً مراقب باشیم.
رهبر انقلاب اسلامی حفظ یکپارچگی مردم را از دیگر ضروریات خواندند و افزودند: حتی در راهپیمایی 22 بهمن هم، همه مردم مثل هم و از یک جناح و گروه نیستند اما جهت همه یکی است بنابراین باید از یکپارچگی و هم جهتی موجود در جامعه، کاملاً مراقبت کرد.
ایشان در همین زمینه افزودند: برای مراقبت از یکپارچگی جامعه، باید از حاشیه سازی و تشتت آفرینی دوری کرد و هیچ حرف و سخنی که وحدت را خدشه دار کند بر زبان نیاورد.
حضرت آیت الله خامنه ای سپس در تبیین اولویتهای این مقطع، بر حفظ شتابِ پیشرفت علمی کشور تکیه و خاطرنشان کردند: علم، زیر ساخت واقعی پیشرفت کشور است و هر قدر در این زمینه هزینه شود، سرمایه گذاری برای آینده ایران است.
ایشان افزودند: باید بگونه ای برنامه ریزی و تلاش کرد که شتاب علمی در دهه دومِ چشم انداز حفظ شود و ان شاءالله بتوانیم به جرگه ی ده کشور دارای رتبه بالای علمی دنیا وارد شویم.
رهبر انقلاب تبدیل حرکت علمی به گفتمان عمومی در یک دهه اخیر را ضامن حفظ رشد علمی برشمردند و افزودند: این گفتمان نشاط آور و تحرک برانگیز باید حفظ و تقویت شود.
ایشان، تکیه بر شرکتهای دانش بنیان و پارکهای علم و فناوری را ضروری و اشتغال آفرین دانستند و افزودند: بگونه ای برنامه ریزی کنید که دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی بتوانند وارد بازار کار و فعالیت شوند.
حضرت آیت الله خامنه ای فرهنگ را اولویت دیگر این برهه از زمان برشمردند و خاطرنشان کردند: مشکلات اقتصادی موجب پریشانی فکر نمی شود اما مشکلات فرهنگی، گاه خواب را از انسان می رباید.
رهبر انقلاب، تولید محصولات فرهنگی سالم و جلوگیری از تولیدات مضر فرهنگی را دو وظیفه اصلی مسئولان برشمردند و خاطرنشان کردند: در همه کشورهای دنیا، از محصولات فرهنگی مراقبت می شود بنابراین اگر برخی تولیدات اعم از نمایشی و مکتوب، با مبانی و اصول در تضاد هستند بدون رودربایستی جلوی آنها را بگیرید.
ایشان با رد کامل رهاسازی فرهنگی تأکید کردند: عرصه فرهنگ باید براساس مبانی و شعارهای امام و انقلاب مدیریت و خوراک فرهنگی سالم برای جامعه تولید شود.
رهبر انقلاب اسلامی، اقتصاد را اصلی ترین اولویت کشور برشمردند و چند نکته را در این زمینه بیان کردند که نکته نخست «پیشرفت توأم با عدالت» بود.
ایشان افزودند: باید مراقب بود در حرکت اقتصادی، فاصله طبقاتی پیش نیاید و فقرا پایمال نشوند.
رهبر انقلاب تبدیل کار و تلاش به گفتمان عمومی، و تبدیل تنبلی و بیکارگی به امری مذموم در فرهنگ جامعه را از جمله نکات مهم در برنامه ریزیها و اقدامات دانستند و افزودند: ضمن تشویق و تبلیغ کارآفرینی و تولید ثروت در کشور، باید ایجاد «مجاری درستِ کار» در دستور کار قرار گیرد و راههای جستجوی شغل در رسانه ها به مردم نشان داده شود که برخی برنامه های تلویزیون در این زمینه، خوب است.
رهبر انقلاب با اشاره به ظرفیتهای گسترده کشور برای دستیابی به رشد اقتصادی بالا افزودند: مسئله مدیریت بازرگانی و تجارت خارجی خیلی مهم است.
ایشان همچنین تبادل و تجارت عادلانه و تبدیل نشدن ایران به بازار کالاهای خارجی را مورد تأکید قرار دادند.
حضرت آیت الله خامنه ای، اقتصاد مقاومتی را موضوع مهمی خواندند که در هرگونه برنامه ریزی باید مورد توجه کامل دولت قرار گیرد.
ایشان از گزارشهای دستگاهها در این زمینه تشکر کردند اما گفتند: برخی از کارهای انجام شده مقدماتی است، برخی مربوط به اقتصاد مقاومتی نیست و برخی هم کارهای جاری دستگاههاست که جزو فعالیتهای اقتصاد مقاومتی آمده است.
حضرت آیت الله خامنه ای یادآوری کردند: اقتصاد مقاومتی، بسته ای «کامل و منسجم» و محصول عقل جمعی است و برای تحقق نیز به برنامه اجرایی و عملیاتی منسجم نیاز دارد.
ایشان افزودند: در این برنامه باید سهم اجرایی هر دستگاه مشخص و زمان بندی شود و به موازات رفع مشکلات و موانع، فعالیتهای دستگاهها رصد و پیگیری شود.
رهبر انقلاب افزودند: بعد از طراحی این برنامه عملیاتی، گام دوم در تحقق اقتصاد مقاومتی، تشکیل یک ستاد فرماندهی قوی، هوشمند و نافذالکلمه است تا با پایش فعالیتها، اقدامات ضربتی برای حل مشکلات، و اتخاذ تصمیمات صحیح و بموقع، زمینه اجرایی شدن برنامه را فراهم کند و به مردم گزارش دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای به دولتمردان تأکید کردند: هیچ برنامه اقتصادی غیرمنطبق با سیاستهای اقتصاد مقاومتی در دستور کار قرار ندهید و برنامه ششم توسعه را نیز سریعتر و بر همین مبنا تدوین کنید.
ایشان استفاده از ظرفیت بخشهای غیر دولتی از جمله بسیج و بهره گیری از اقتصاددانان و فعالان اقتصادی را برای تحقق اقتصاد مقاومتی، ضروری ارزیابی کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اگر اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیازمند الزامات حقوقی و قانونی و قضایی نیز باشد، مجلس و قوه قضاییه آمادگی همکاری را دارند.
ایشان با اشاره به موضوع رکود و گزارش رئیس جمهور مبنی بر رشد مثبتِ 3 درصدی اقتصادی، گفتند: این رشد نشان دهنده یک جابجایی مختصر در رکود است اما اگر بطور جدی با رکود مبارزه نشود، رشد فعلی اقتصادی نیز به خطر خواهد افتاد و تورم بار دیگر روند صعودی پیدا خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به بنگاههای اقتصادی که به دلیل رکود دچار مشکل شده اند، افزودند: برخی از این مراکز تولیدی مشکل نقدینگی دارند که باید بانکها در این خصوص وارد میدان شوند اما برخی دیگر از این بنگاهها، مشکل نقدینگی ندارند و تسهیلات خود را نیز دریافت کرده اند ولی تسهیلات را در جای دیگری استفاده کرده اند که باید با آنها برخورد مناسب کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: برای حل مشکل رکود، باید برخی از طرحها به بخش خصوصی سپرده شود.
ایشان با اشاره به برخی آمارها مبنی بر وجود چهارصد هزار میلیارد تومان طرح نیمه تمام، افزودند: اگر ده درصد این طرحها به بخش خصوصی سپرده شود، چهل هزار میلیارد تومان وارد چرخه اقتصادی کشور می شود و تأثیرات مهمی در بر طرف کردن رکود خواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به لزوم توجه بیش از پیش به بخش کشاورزی اشاره کردند و با تأکید بر برنامه ریزی برای خودکفایی در کالاهای اساسی گفتند: باید ضمن استفاده از فناوری روز در کشاورزی از ظرفیت مهندسان جوان کشاورزی در استانهای مختلف نیز استفاده شود.
حضرت آیت الله خامنه ای جلوگیری از واردات بی رویه میوه را مهم خواندند و خاطرنشان کردند: باید بر روستاها و صنایع تبدیلی و استفاده از ظرفیت های صنایع روستایی، تمرکز جدی تر انجام شود.
ایشان بخش معدن را از ظرفیت های مهم کشور دانستند و گفتند: بازار نفت که با یک اشاره قدرتها و در پی آن اقدامات عناصر خبیث منطقه، از صد دلار به چهل دلار می رسد به هیچ وجه قابل اطمینان نیست و باید به فکر جایگزین مناسب باشیم که بهترین جایگزین، بخش معدن است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: باید در معدن از ظرفیت بخش خصوصی استفاده و از خام فروشی نیز جلوگیری کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای موضوع آب و صرفه جویی در آن و اصلاح آبیاری کشاورزی را نیز مهم دانستند.
در ابتدای این دیدار آقای روحانی رئیس جمهور گزارشی از اقدامات دولت در عرصه های مختلف، در دو سال گذشته بیان کرد.
رئیس جمهور ایجاد آرامش در فضای اقتصادی و اجتماعی کشور را بزرگترین دستاورد و سرمایه مهم دولت در دو سال گذشته خواند و گفت: دولت تمام تلاش خود را بکار گرفته تا به وعده های داده شده عمل کند که از جمله آنها کاهش تورم نقطه به نقطه 5/11 درصد و تورم دوازده ماهه 8/13 درصد است.
آقای روحانی خروج از رکود را یکی دیگر از اقدامات دولت برای انجام وعده ها برشمرد و افزود: خروج از رشد اقتصادی منفی و رسیدن به رشد اقتصادی مثبتِ 3 در سال نود و سه، نشانه بارز خروج از رکود است و امیدواریم امسال نیز رشد مثبت اقتصادی ادامه یابد.
رئیس جمهور با تأکید بر اهتمام دولت برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، افزایش نوزده درصدی صادرات غیر نفتی و ایجاد تعادل نسبی میان واردات و صادرات را از علائم حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی خواند و گفت: البته دولت در دو سال گذشته با موانع و چاله های بزرگی مواجه بوده است که یکی از این چاله ها پرداخت یارانه های نقدی است.
آقای روحانی با تأکید بر لزوم حذف تدریجی یارانه ها، مسکن مهر را یکی دیگر از چاله های بزرگ پیش روی دولت یازدهم برشمرد و افزود: بدهیهای دولت که از دوره قبل بجا مانده بود یکی دیگر از موانع دولت یازدهم بوده است.
رئیس جمهور در جمع بندی عملکرد اقتصادی دولت، آن را بطور نسبی موفقیت آمیز دانست و خاطرنشان کرد: ما در دوران جدید پساتحریم نیازمند طراحی جدید هستیم تا ضمن تأکید بر درون زا بودن، بتوانیم منابع و سرمایه های جدید خارجی، و فناوری جدید را نیز جذب کنیم.
آقای روحانی، اهتمام بر حقوق شهروندی و رعایت حقوق همه اقوام و مذاهب را از دیگر اقدامات دولت برشمرد و با اشاره به رتبه علمی شانزدهم ایران در دنیا افزود: در دو سال گذشته صندوق نوآوری و شکوفایی فعال شده است و امسال 1500 میلیارد تومان وام در اختیار شرکتهای دانش بنیان قرار می گیرد.
رئیس جمهور در خصوص عملکرد دولت یازدهم در سیاست خارجی، جمع بندی مذاکرات هسته ای با هدایت های مقام معظم رهبری را مهم ترین دستاورد در این عرصه خواند و خاطرنشان کرد: تیم مذاکره کننده هسته ای، هیچگاه منفعل نبود و مستقل و شجاعانه از منافع ملی، عزت ملی و قدرت دفاعی کشور دفاع کرد و کار بزرگی را انجام داد.
آقای روحانی حفظ فناوری هسته ای و تجاری سازی آن، لغو قطعنامه های قبلی شورای امنیت در مورد ایران، برداشته شدن تحریم های مالی و اقتصادی بعد از اجرای توافق و خروج پرونده ایران در ده سال آینده از شورای امنیت را از دستاوردهای مذاکرات هسته ای برشمرد و گفت: اکنون به مرحله ای رسیده ایم که نام آن را باید «بازدارندگی حقوقی» گذاشت.
رئیس جمهور همچنین با اشاره به اقدامات دولت یازدهم در عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سلامت، برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در اسفند ماه امسال را، از مهمترین مسائل پیش روی دولت دانست و افزود: دولت خود را مقید به قانون می داند و برای همه نهادهای مرتبط با انتخابات، احترام قائل است.
در این دیدار پس از سخنان کوتاه آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، آقای نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز در گزارشی از فعالیت های این وزارتخانه از رشد 6.7 درصدی حوزه صنعت و افزایش سرمایه گذاری در آن و همچنین رشد 19 درصدی صادرات غیرنفتی خبر داد و گفت: دولت واردات خودروهای لوکس را ممنوع و واردات کالاهای غیرضروری را محدود کرده است و تلاش کرده ایم کالاهای مورد نیاز دستگاه های دولتی در داخل کشور تهیه شود.
آزادسازی 80 درصد ارضی کشور در حوزه معادن به منظور اکتشاف و تکمیل زنجیره تولید معادن، دو دستاورد دیگر وزارت صنعت، معدن و تجارت بود که آقای نعمت زاده به آن اشاره کرد.
آقای چیت چیان وزیر نیرو هم در گزارشی چالش های عمده این وزارتخانه را فاصله بین درآمدها و هزینهها و انباشت بدهی ها، خشکسالی و تغییر اقلیم و برداشت بیرویه و غیرقانونی از منابع زیرزمینی برشمرد و خاطرنشان کرد: تغییر جهت به مدیریت مصرف و مدیریت یکپارچه منابع آب، تشکیل جلسات شورای عالی آب، کاهش مشکلات اجتماعی در حوزه آب، از جمله اقدامات وزارت نیرو در حوزه آب بوده است.
وزیر نیرو افزود: بهره برداری از 29 واحد نیروگاهی با ظرفیت بیش از چهار هزار مگاوات، برنامه ریزی برای کاهش تلفات شبکه توزیع، استفاده از 17 فناوری جدید در صنعت برق با تکیه بر توان داخلی، و صادرات خدمات فنی مهندسی به ارزش سه و هشت دهم میلیارد دلار از جمله فعالیت های وزارت نیرو در حوزه برق بوده است.
وزیر نفت هم برنامه دولت در بخش میادین مشترک را افزایش تولید خواند و گفت: در میادین مشترک نفت، برداشت از 70 هزار بشکه به 100 هزار بشکه در سال جاری رسید و در سال 95 به 260 هزار بشکه افزایش خواهد یافت.
آقای زنگنه به افزایش 12 درصدی تولید گاز در سال 93 اشاره کرد و افزود: تکمیل 25 فاز از 27 فاز پارس جنوبی تا پایان دولت، گازرسانی به 5/2 میلیون خانوار در کشور و توقف صادرات میعانات گازی جزء برنامه های وزارت نفت تا پایان دولت است.
وزیر نفت به افزایش 15 درصدی صادرات نفت در چهارماهه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز اشاره و تأکید کرد: صنعت نفت جزء اهداف اصلی تحریمهای دشمنان بود اما توانستیم برنامه ها و فعالیتهای خود را در این شرایط با قوت به پیش ببریم.
آقای حجتی وزیر جهاد کشاورزی نیز در گزارش خود، به توقف روند کاهشی جنگلهای شمال و کاهش فشار بر مراتع و پوششهای گیاهی اشاره کرد و افزود: در بخش تولید و آبیاری کشاورزی، برنامه دولت فرهنگ سازی و ترغیب مردم به کاهش استفاده بی رویه از منابع آبی زیرزمینی، افزایش بهره وری و کاهش مصرف آب با ترویج سیستم های جدید آبیاری و افزایش کشت گلخانه ای است.
وزیر بهداشت،درمان و آموزش پزشکی آخرین عضو هیأت دولت بود که گزارشی از حوزه کاری خود بیان کرد.
آقای قاضی زاده هاشمی از رشد علمی در حوزه بهداشت و درمان، پرداخت بدهی ها در بخش سلامت، افزایش دسترسی مردم به دارو و کاهش واردات آن خبر داد و گفت: در حال حاضر پزشکان در همه مراکز بهداشتی در شهرهای زیر بیست هزار نفر به مردم خدمات ارائه می دهند.
آقای قاضی زاده هاشمی فراهم شدن خدمات بهداشتی برای حاشیه نشینان، کاهش پرداخت هزینه های درمان و تجهیزات و ملزومات پزشکی و بیمه شدن 10 میلیون نفر را از دیگر خدمات وزارت بهداشت عنوان کرد و افزود: چهار هزار پزشک متخصص در مناطق مختلف کشور مشغول فعالیتند و مردمِ نقاط محروم و مرزی نیز به متخصصان دسترسی دارند.
در پایان این دیدار اعضای هیات دولت نماز ظهر و عصر را به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی اقامه کردند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به برگزاری ششمین مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، لازمه پیروی از اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم اجمعین را ترویج معارف اسلامی، اقامه احکام الهی، مجاهدت در راه خدا با همه وجود، و مبارزه با ظلم و ظالم برشمردند و تأکید کردند: مجاهدت در راه خدا فقط به معنای جنگ نظامی نیست بلکه شامل مبارزه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز می شود.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: امروز مصداق عینی مجاهدت در راه خدا شناخت نقشه های استکبار در منطقه اسلامی و بویژه منطقه راهبردی و حساس غرب آسیا و برنامه ریزی برای مبارزه با آنها است که این مبارزه باید شامل مقابله دفاعی و مقابله هجومی باشد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به توطئه های استکبار در منطقه در یکصد سال گذشته گفتند: اگر چه توطئه های استکبار در منطقه اسلامی، سابقه ای طولانی دارد اما فشارها و توطئه ها از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تشدید شد تا این تجربه در دیگر کشورها تکرار نشود.
ایشان خاطرنشان کردند: نظام جمهوری اسلامی از 35 سال گذشته همواره هدف تهدیدها، تحریم ها، فشارهای امنیتی و توطئه های گوناگون سیاسی بوده و ملت ایران به این فشارها عادت کرده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته توطئه های دشمنان در منطقه غرب آسیا، بعد از نهضت بیداری اسلامی که چند سال قبل از شمال آفریقا آغاز شد، به دلیل سراسیمگی دشمن شدت بیشتری گرفت.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: تصور آنها این است که توانسته اند، نهضت بیداری اسلامی را سرکوب کنند اما این نهضت سرکوب شدنی نیست و همچنان ادامه دارد و دیر یا زود واقعیت خود را نشان خواهد داد.
حضرت آیت الله خامنه ای، نظام سلطه و در رأس آن ایالات متحده امریکا را مصداق عینی و مظهر کامل «مفهوم دشمن» خواندند و تأکید کردند: آمریکا هیچ بهره ای از اخلاقیات انسانی ندارد و بدون هیچ ابائی و در پوشش الفاظ زیبا و لبخند، دست به خباثت و جنایت می زند.
رهبر انقلاب اسلامی سپس، به تبیین نقشه دشمن در شرایط کنونی پرداختند و افزودند: این نقشه بر دو پایه «ایجاد اختلاف» و «نفوذ» استوار است.
حضرت آیت الله خامنه ای درخصوص طراحی دشمن برای اختلاف انگیزی خاطرنشان کردند: ایجاد اختلاف میان دولتها و خطرناک تر از آن میان ملتها در دستور کار استکبار قرار دارد.
ایشان با اشاره به اینکه در مقطع فعلی برای ایجاد اختلاف میان ملتها از عناوینی همچون شیعه و سنی استفاده می شود، انگلیسی ها را متخصص اختلاف افکنی و امریکاییها را شاگرد آنها خواندند و افزودند: ایجاد گروههای جرار، هتاک و جبار تکفیری که امریکاییها به دست داشتن در ایجاد آنها اذعان کرده اند، مهمترین ابزار برای ایجاد اختلاف های به ظاهر مذهبی میان ملتها است که متأسفانه برخی مسلمانان ساده لوح نیز به دلیل نداشتن بصیرت، فریب این توطئه و نقشه را خورده و در داخل طراحی دشمن قرار گرفته اند.
رهبر انقلاب اسلامی نمونه واضح این موضوع را مسئله سوریه بیان کردند و گفتند: هنگامی که در تونس و مصر، حکومتهای طاغوتی با شعارهای اسلامی سرنگون شدند، امریکاییها و صهیونیستها تصمیم گرفتند از این فرمول برای نابودی کشورهای مقاومت استفاده کنند و به همین دلیل به سراغ سوریه رفتند.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: بعد از آغاز ماجرای سوریه، عده ای مسلمان بی بصیرت در نقشه طراحی شده قرار گرفتند و با پر کردن جدول دشمن، کشور سوریه را به چنین وضعیتی رساندند.
ایشان تأکید کردند: آنچه که امروز در عراق، سوریه، یمن و مناطق دیگر در حال روی دادن است و تلاش می شود از آن به عنوان «جنگ مذهبی» یاد شود، به هیچ وجه جنگ مذهبی نیست بلکه جنگ سیاسی است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: امروز مهمترین وظیفه، تلاش برای از بین بردن این اختلافها است.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: ما صریحاً و علناً گفته ایم که جمهوری اسلامی ایران دست دوستی را به سوی همه دولتهای اسلامی منطقه دراز می کند و با دولتهای مسلمان هیچ مشکلی ندارد.
ایشان افزودند: جمهوری اسلامی ایران با اغلب همسایگان خود روابط دوستانه دارد البته برخی کشورها هم با ما اختلاف دارند و لجاجت و خباثت انجام می دهند ولی ایران بنا را بر روابط خوب با همسایگان و دولتهای اسلامی و بویژه ملتهای منطقه گذارده است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مبنای رفتار جمهوری اسلامی ایران، اصولی است که امام بزرگوار (ره) بواسطه پایبندی به آنها توانست انقلاب اسلامی را پیروز کند و به مرحله ثبات برساند.
حضرت آیت الله خامنه ای «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» را یکی از اصول و مبانی مستحکم نظام اسلامی خواند و تأکید کردند: ما براساس درس امام بزرگوار (ره) و خط مسلم جمهوری اسلامی، با استکبار سرآشتی نداریم اما با برادران مسلمان بنای دوستی و رفاقت داریم.
ایشان خاطرنشان کردند: ما در حمایت از مظلوم توجهی به مذهب نمی کنیم و همان حمایتی را که از برادران شیعه خود در لبنان کردیم، از برادران اهل سنت خود در غزه نیز انجام داده ایم و مسئله فلسطین را مسئله اول جهان اسلام می دانیم.
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی موضوع «ایجاد اختلاف» به عنوان پایه اول نقشه دشمن در منطقه اسلامی غرب آسیا، خاطرنشان کردند: تشدید اختلاف در دنیای اسلام ممنوع است و ما با هر رفتار و حرکتی که موجب ایجاد اختلاف شود حتی از جانب برخی گروههای شیعه مخالفیم و اهانت به مقدسات اهل سنت را محکوم می کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی، «نفوذ» در کشورهای منطقه را دومین نقشه شوم امریکا برشمردند و تأکید کردند: ایالات متحده درصدد نفوذ دهها ساله در منطقه و بازسازی آبروی از دست رفته خویش است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تلاش واشنگتن برای سوءاستفاده از نتایج مذاکرات هسته ای افزودند: امریکایی ها می خواهند از توافقی که هنوز نه در ایران و نه در امریکا تکلیفش و رد یا قبول شدنش معلوم نیست، وسیله ای برای نفوذ در ایران بسازند اما ما این راه را قاطعانه بسته ایم و با همه توان بالای خود، اجازه نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا حضور سیاسی در ایران را به امریکایی ها نمی دهیم.
ایشان سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی را نقطه مقابل سیاستهای منطقه ای امریکا خواندند و افزودند: آنها به دنبال تجزیه کشورهای منطقه و ایجاد کشورهای کوچک و تابع هستند اما به حول و قوه الهی این اتفاق رخ نخواهد داد.
رهبر انقلاب هشدارهای قبلی خود را درباره تلاش امریکا برای تجزیه عراق یادآوری کردند و افزودند: برخی، از آن سخنان تعجب می کردند اما امروز امریکایی ها بصراحت از تجزیه عراق دم می زنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: تجزیه عراق و اگر بتوانند سوریه، هدف مشخص امریکایی هاست اما تمامیت ارضی کشورهای منطقه و عراق و سوریه برای ما بسیار مهم است.
رهبر انقلاب در ادامه تبیین تقابل سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی با سیاستهای رژیم ایالات متحده، افزودند: ایران، از مقاومت در منطقه از جمله مقاومت فلسطین کاملاً دفاع می کند و از هرکسی که با اسرائیل مبارزه می کند و رژیم صهیونیستی را می کوبد حمایت خواهد کرد.
ایشان مقابله با سیاستهای تفرقه انگیز امریکا و مراکز اختلاف افکن را از دیگر سیاستهای اصلی ایران برشمردند و تأکید کردند: ما تشیعی را که پایگاه و مرکز تبلیغاتش لندن است و نقش جاده صاف کن استکبار را ایفا می کند اصولاً تشیع نمی دانیم.
رهبر انقلاب دفاع جمهوری اسلامی ایران از همه مظلومان از جمله مردم بحرین و یمن را خاطرنشان کردند و افزودند: برخلاف ادعاهای بی پایه، ما در این کشورها دخالتی نمی کنیم اما به حمایت از مردم مظلوم ادامه می دهیم.
ایشان با انتقاد شدید از کشتار مظلومان یمن و ویران کردن این کشور گفتند: پیگیری برخی اهداف سیاسی آن هم با روشهای حماقت آمیز، باعث ادامه جنایات در حق مردم یمن شده است.
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی این بخش از سخنانشان افزودند: در مناطق دیگر جهان اسلام از جمله پاکستان و افغانستان نیز حوادث دردآوری روی می دهد که مسلمانان باید با بصیرت و هوشیاری این مشکلات را علاج کنند.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان، اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی را مرکزی بسیار مهم برای مقابله با امپراطوری خطرناک و مافیای پیچیده رسانه های امریکایی - صهیونیستی خواندند و افزودند: این حرکت باید کاملاً تقویت شود و گسترش یابد.
ایشان فاصله فراوان رسانه های اکثر کشورهای اسلامی از خواستهای مردم مسلمان و تبعیت این رسانه ها از سیاستهای خطرناک استکبار را یادآور شدند و افزودند: «امپراطوری رسانه ای ظالمان»، در عین ادعای بی طرفی، با تحریف و دروغ و انواع روشهای پیچیده، در خدمت اهداف زورگویان جهانی است.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان افزودند: با وجود رجزخوانی های استکبار و دنباله های آن، بدون تردید عزت و قدرت اسلام، به برکت حضور مردان و جوانان و زنان مجاهد، روشن و تضمین شده است و آینده منطقه به ملتهای مسلمان تعلق دارد.
در پایان این دیدار، رهبر انقلاب با جمعی از میهمانان، از نزدیک دیدار و گفتگو کردند.
پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب، حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن اختری دبیر کل مجمع جهانی اهل بیت(ع)با بیان گزارشی از اجلاس ششم مجمع گفت: جلسه عمومی مجمع جهانی اهل بیت (ع) با حضور علمای و شخصیتهای بیش از 30 کشور جهان تشکیل شده است.
حجتالاسلام کریمیان دبیرکل اتحادیه رادیو تلویزیونهای کشورهای اسلامی نیز در گزارشی خاطرنشان کرد: تلاش برای ایجاد ادبیاتی جدید در عرصه رسانه ای با معیارهای اسلامی، کسب اعتماد عمومی، تمرکز بر تربیت نیروی انسانی، ایجاد سازوکار تولید توزیع و انتشار خبر و تلاش برای مدیریت محتوا از مهمترین اقدامات اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید بزرگ و تاریخی مبعث به ملت ایران و مسلمانان جهان و همه انسانهای آزاده، بشریت را نیازمند درس های بعثت و بازخوانی این درس ها دانستند و افزودند: بعثت پیامبر (ص) برای مقابله با جاهلیتی بود که نه فقط مخصوص جزیرة العرب، بلکه بر امپراطوری های آن روز دنیا نیز حاکم بود.
حضرت آیت الله خامنه ای دو عنصر اصلی این جاهلیت را «شهوت» و «غضب» برشمردند و خاطرنشان کردند: اسلام در آن زمان به مقابله با عرصه وسیعی از گمراهی در زندگی انسانها پرداخت که از یک طرف ناشی از شهوات نفسانی و جنسی مهار گسیخته و از طرف دیگر ناشی از حاکمیت غضب و قساوت ویرانگر بود.
ایشان با اشاره به باز تولید جاهلیت دوران قبل از اسلام در عصر کنونی، بر همان دو پایه «شهوت» و «غضب»، افزودند: امروز نیز شاهد شهوت رانی بی منطق و بی مهار و قساوت و کشتار بی حد و مرز هستیم با این تفاوت که جاهلیت کنونی متأسفانه مجهز به سلاح علم و دانش شده و بسیار خطرناک تر است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته در مقابل، اسلام نیز مجهزتر و نیروی عظیم اسلامی با استفاده از ابزارهای گوناگون در دنیا گسترده شده و امید به موفقیت نیز بالا است اما شرط آن «بصیرت» و «عزم و همت» است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه شرایط کنونی کشورهای اسلامی و ناامنی، برادرکشی و تسلط گروههای تروریستی در کشورهای منطقه، نمونه هایی از جاهلیت مدرن امروز است که نتیجه طراحی قدرتهای استکباری و در رأس آنها آمریکا است، گفتند: آنها برای اجرای اهداف شوم و حفظ منافع خود، از تبلیغات گسترده مبتنی بر دروغ نیز استفاده می کنند که نمونه آن ادعای آمریکاییها در مبارزه با تروریسم است.
ایشان خاطرنشان کردند: امریکاییها در حالی این ادعاها را مطرح می کنند که خودشان به دست داشتن در ایجاد خطرناک ترین گروههای تروریستی همچون داعش اذعان کردند. امریکاییها رسماً از گروههای تروریستی در سوریه و پشتیبانان آنها حمایت می کنند، امریکاییها از رژیم جعلی صهیونیستی که فلسطینی ها را در غزه و ساحل غربی مورد فشار قرار داده است، حمایت می کنند اما در شعارهایشان، به دروغ مدعی مبارزه با تروریسم هستند و این، همان «جاهلیت مدرن» است.
رهبر انقلاب اسلامی همه کشورهای اسلامی را خطاب قرار دادند و گفتند: ملت ایران، امت بزرگ اسلامی و زمامداران کشورهای اسلامی، بدانید، ما می توانیم در مقابل این جاهلیت بایستیم.
حضرت آیت الله خامنه ای، محور اصلی سیاستهای خباثت آلود استکبار در منطقه را، در شرایط کنونی، ایجاد جنگ های نیابتی خواندند و تأکید کردند: آنها به دنبال منافع خود و پر کردن جیب کمپانی های اسلحه سازی هستند، بنابراین کشورهای منطقه باید هوشیار باشند تا اسیر این سیاست ها نشوند.
ایشان یکی دیگر از ادعاهای دروغین امریکا را، ادعا درخصوص امنیت منطقه خلیج فارس دانستند و افزودند: امنیت خلیج فارس مربوط به کشورهای این منطقه است که دارای منافع مشترک هستند و نه امریکا. بنابراین امنیت منطقه خلیج فارس باید بوسیله کشورهای همین منطقه تأمین شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امریکا بدنبال تأمین امنیت منطقه خلیج فارس نیست و صلاحیت اظهار نظر در این خصوص را هم ندارد، گفتند: اگر منطقه خلیج فارس امن باشد، همه کشورهای منطقه از این امنیت بهره مند خواهند شد اما اگر خلیج فارس ناامن شود، برای همه کشورهای منطقه ناامن خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای نمونه دیگر از دروغ بودن ادعای امریکاییها مبنی بر تلاش برای حفظ امنیت منطقه را، اوضاع تأسف بار یمن خواندند و افزودند: امروز یمن به صحنه کشتار کودکان و زنان بیگناه تبدیل شده است که عامل آن کشورهای به ظاهر مسلمان هستند اما طراح و عامل اصلی آن، امریکا است.
ایشان با اشاره به ادعای دروغین دیگر امریکاییها مبنی بر حمایت ایران از تروریسم، خاطرنشان کردند: ملت ایران با تروریسمی که با پول و حمایت امریکا، در داخل کشور، سربلند کرده بود، قاطعانه مقابله کرد، آن وقت ایران متهم به حمایت از تروریسم می شود! در حالیکه آن کسی که آشکارا از تروریسم حمایت می کند، امریکا است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ملت ایران همواره در مقابل تروریسم و حامیان آنها بوده و خواهند بود گفتند: ملت ایران با همه کسانی که در عراق، سوریه، لبنان و سرزمین های اشغالی در مقابل خطرناک ترین تروریست ها و صهیونیست های تروریست ایستاده اند، همکاری خواهد کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری مجدد اقدامات تروریستی امریکا، خطاب به دولتمردان امریکایی گفتند: تروریست شما هستید، اقدامات تروریستی، کار شما است، ما با تروریسم مخالف هستیم و با آن مبارزه و از هر مظلومی نیز حمایت خواهیم کرد.
ایشان ملتهای یمن، بحرین و فلسطین را از جمله ملتهای مظلوم دانستند و خاطرنشان کردند: در حالیکه در صدر اسلام، مشرکین مکه در ماه حرام، جنگ را متوقف می کردند، امروز در یمن، در ماه رجب که ماه حرام است، بر سر مردم بیگناه این کشور بمب و موشک ریخته می شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه حمایت از مظلوم دستور صریح اسلام است، افزودند: ما هر اندازه که بتوانیم از مظلوم دفاع و با ظالم مقابله خواهیم کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای کشورهای منطقه را به هوشیاری در قبال سیاست استکبار برای ایجاد دشمن موهوم و ترساندن این کشورها از یکدیگر، فراخواندند و گفتند: آنها تلاش دارند تا دشمن اصلی را که استکبار و وابستگان آنها و صهیونیست ها هستند، در حاشیه نگه دارند و کشورهای اسلامی را در مقابل یکدیگر قرار دهند، بنابراین باید با این سیاست که همان جاهلیت مدرن است، مقابله کرد.
ایشان با تأکید بر اینکه ملتهای منطقه بیدار شده اند، خاطرنشان کردند: شاید بتوان بیداری اسلامی را برای دوره ای موقت سرکوب کرد اما بیداری و بصیرت، سرکوب شدنی نیستند و امروز ملت ایران و بیشتر ملتهای منطقه، آگاه و هوشیار هستند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند، قدرتهای استکباری سالها است که در تلاش برای سرکوب بیداری و مقاومت در منطقه هستند و در 35 سال گذشته نیز از هیچ تلاشی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور این بیداری فروگذار نکرده اند، اما همواره شکست خورده اند و بعد از این هم شکست خواهند خورد.
مقایسه چهار انقلاب بزرگ دنیا
طبعاً برای مقایسهی این انقلابها باید به ویژگیهای مشترک آنها بپردازیم. مهمترین این ویژگیها به یک تعبیر چهار مورد است: 1. آرمانها، اهداف و شعارها، 2. ایدئولوژی حاکم بر انقلاب، 3. چگونگی رهبری و هدایت، 4. چگونگی حضور مردم. البته ویژگیهای دیگری نیز وجود دارد که به نوعی میتواند در مجموعهی این ویژگیها قرار بگیرد که به آنها نیزخواهیم پرداخت.
اگر موافق باشید، از انقلاب اکتبر روسیه شروع کنیم؛ انقلابی که دایرهی تأثیرش نیمی از جهان را گرفت و قطب قدرتمندی را تشکیل داد.
برای بررسی انقلاب 1917 روسیه لازم است حتماً به شرایط تاریخی این کشور و نیروهای سیاسی فعال در آن زمان توجه کنیم. مهمترین نیروی سیاسی فعال برای انقلاب، حزب سوسیالدموکرات روسیه بود که مارکسیستها در آن حضور داشتند. البته پس از مدتی بین آنها اختلاف افتاد و گروهی به رهبری «مارتوف» از حزب جدا شدند که به «منشویک» یا اقلیت شهرت یافتند. گروه دیگر به رهبری «لنین» نیز «بلشویک» یا همان اکثریت نام گرفتند. البته واقعاً بلشویکها در میان کمونیستهای روسیه در اکثریت نبودند، اما در 1903 میلادی به دلیل تحریم منشویکها و عدم حضور آنها در جلسهای که این دو از هم جدا شدند، بلشویکها را اکثریت نامیدند.
عامل ویژهای که در انقلاب روسیه نقش مهمی ایفا کرد، جنگ جهانی اول بود. ولیعهد اتریش در سارایو صربستان ترور شد و اتریش به صربستان اعلان جنگ داد. روسها گفتند ما اسلاو هستیم و صربها هم اسلاو هستند. به همین خاطر روسیه هم به اتریش اعلان جنگ داد. جنگ که گسترش یافت، روسیه ابتدا موفقیتهایی را به دست آورد، اما سرمای زیر 20 درجه و کشتهها و زخمیهای فراوان، بهعلاوهی تعداد فراوان فراریان از ارتش، اوضاع جنگ را برای روسیه فرسایشی کرد. در ادامه نیز آلمانها پیروز شدند.
رواج شایعات بسیار دربارهی فساد اخلاقی و سیاسی دربار روسیه که با وضعیت بد اقتصادی و اجتماعی روسیه همراه شده بود، چهرهی امپراطوری را خدشهدار کرد. این مسئله دولت روسیه را تضعیف کرد و سبب شد که انقلاب روسیه در دو مرحله اتفاق بیفتد. مرحلهی اول انقلاب روسیه در فوریهی 1917 بود. در این مرحله لنین هنوز رهبر نبود و نیروهای انقلابی توانستند جلوی قطار حامل «الکساندر نیکولای دوم» را در حالی که از جبهههای جنگ برمیگشت بگیرند و دولت او را ساقط کنند و دولت موقت را به ریاست «کرنسکی» تشکیل دهند.
لنین در این هنگام در زوریخ سوئیس بود و هیچ سمتی در دولت موقت نداشت. آلمانها میخواستند روسیه را هر چه زودتر از جبهههای جنگ خارج کنند. بنابراین با لنین یک قرارداد صلح امضا کردند. بیشتر اعضای دولت موقت از سوسیالیستهای انقلابی بودند و مارکسیستها در آن کم بودند. از اینجا به بعد لنین وارد صحنه شد. لنینیها شروع به تبلیغات کردند و طرح «شورایی شدن» همهی امور را ارائه دادند. حتی ارتش را شورایی کردند که به اذعان بسیاری از نویسندگان، این طرح ارتش روسیه را به تلّی از خاکستر تبدیل کرد.
نکتهی قابل توجه آن است که این تحولات با پشتیبانی همهی مردم صورت نگرفت، بلکه تنها بخشی از کارگران و بخشی از سربازان با انقلاب همراه شدند. لنین توانست عدهای از ملوانان را با خود همراه کند. ملوانان بلشویک حرکت کودتامانندی را علیه دولت موقت اجرا کردند و حکومت را به دست گرفتند و این مرحلهی دوم انقلاب روسیه در اکتبر 1917 بود.
بنابراین انقلاب روسیه از یک پشتیبانی گستردهی مردمی در بدو شکلگیری برخوردار نبوده است، اما در ادامه چه اتفاقی رخ داد و مشخصاً رابطهی این انقلاب و رهبری آن با مردم چگونه شد؟
رهبری روسیه در دورهی اول انقلاب بسیار ضعیف، اما در دورهی دوم بسیار قاطع شد. پس از دوران لنین، نوبت به استالین رسید. استالین دست به خشونت زد و درگیریهای داخلی در روسیه بالا گرفت. غرب از مخالفان استالین حمایت کرد. طبق آمارها بین 9 تا 20 میلیون نفر در کورههای آدمسوزی استالین کشته شدند و تمام این قضایا به مسائلی انجامید که منجر به فروپاشی شوروی شد.
یعنی آیا به نظر شما عامل فروپاشی شوروی معیوب بودن حلقهی اتصال مردم به انقلاب بود ؟
دولت شوروی در انتقال آرمانهای خود به نسلهای بعدی ناتوان بود. در نتیجه مردم از دولت حمایت نکردند و دولتی هم که دشمن خارجی زیادی دارد، تنها در صورتی میتواند کار خود را پیش ببرد که به ملتش متکی باشد. مردم در پیشبرد کار انقلابها همواره نقش اصلی را بازی میکنند. البته علت اصلی این گسست نسلی در انقلاب روسیه را باید در اصیل نبودن و صحیح نبودن آرمانهای انقلاب از یک طرف و نقشآفرینی ضعیف مردم در شکلگیری و تداوم انقلاب از طرف دیگر جستوجو کنیم. آرمانها هر قدر که به فرهنگ کشور نزدیکتر باشد، میزان موفقیت و تحقق آن بیشتر است. در حقیقت باید یک سنخیتی بین آرمانها و فرهنگ کشور وجود داشته باشد، اما آرمان انقلاب روسیه از گفتههای مارکس آلمانی برخاسته بود و این در حالی بود که فضای فرهنگی و تاریخی مارکس با فضای فرهنگی و آرمانی و تاریخی روسیه تفاوت داشت. همین مسئله باعث شد که حکومت شوروی نتواند تودههای مردم و نخبگان را با خود همراه کند و ناچار تودهی مردم که باید بار این انقلاب را به دوش میکشیدند، به دلیل عدم صحت آرمانها و ایدئولوژی انقلاب از آن فاصله گرفتند.
ایدئولوژی انقلاب روسیه معطوف به چه مواردی بود که مردم روسیه نتوانستند خود را با آن هماهنگ کنند؟
ایدئولوژی انقلاب روسیه برگرفته از آموزههای مارکس و البته با لحاظ نمودن مسائل داخلی روسیه در آن و کم و زیاد کردن برخی موارد آن، حول محور «اقتصاد» و «تضاد طبقاتی» و با «گسترهای جهانی» شکل گرفت. ایدئولوژی انقلاب روسیه -با توجه به نقدی که بر مبانی «کاپیتالیسم» وارد است- اساساً طرفدار آزادی نیست، اما این وجه اشتراک را با نظام کاپیتالیستی دارد که هر دو از «عقل اومانیستی» نشأت گرفتهاند. عدالت در اندیشهی انقلابیون روسیه مترادف بود با دولتی کردن. یعنی وسایل تولید و توزیع باید در اختیار دولت قرار میگرفت و تنها یک نان بخور و نمیری به مردم میرسید.
از این زاویه مهمترین تفاوت انقلاب روسیه با انقلاب اسلامی ایران در «اصالت» و «صحت» آرمانها و ایدئولوژی انقلاب است. آرمانهای انقلاب اسلامی برخاسته از «فطرت» و برخوردار از «جامعیت» است. بنابراین هیچگاه با طبع بشر بیگانه نیست و هیچگاه کهنه نمیشود. آرمانهای انقلاب روسیه اما متکی بر عقل ناقص بشری بود که پس از مدتی اشتباه بودن آن محرز و در نتیجه دچار عدم حمایت نسلهای بعدی شد. از طرف دیگر بین رهبری انقلاب روسیه و مردم و نیز رهبری انقلاب با فرهنگ جامعه سنخیتی وجود نداشت. به همین دلیل مردم -چه در بدو انقلاب و چه پس از پیروزی- نقش برجستهای در انقلاب روسیه ایفا نکردند. در حالی که مردم در انقلاب اسلامی با شناختی که از آرمانهای انقلاب داشتهاند و نیز از آنجا که این آرمانها را در سنخیت با فرهنگ خود میدیدند و با اعتماد مردم به رهبری انقلاب، کار را بهخوبی پیش بردند و امروز هم پس از گذشت بیش از 30 سال همچنان به راه خود ادامه میدهند.
اگر موافق باشید، به بررسی انقلاب فرانسه بپردازیم؛ انقلابی که سرسلسلهی انقلابهای آزادیخواهانه در اروپا و در دیگر نقاط جهان تلقی میشود. این انقلاب در چه بستری شکل گرفت؟
در بررسی انقلاب فرانسه، این نکته را درمییابیم که پراکندگیهای بسیاری در آرمانها و خواستههای ملت فرانسه در قرن هجدهم به چشم میخورد. یعنی «وحدت هدف و شعار» وجود ندارد؛ گاهی «مشروطهخواهی» برجسته است و گاهی «جمهوریخواهی» و زمانی هم دوباره «امپراطوری» به صحنهی سیاسی بازمیگردد. یک زمان «عدالتخواهی» برجسته است و یک زمان «آزادیخواهی». یعنی به طور کلی فرانسه از حدود سال 1789 تا دهها سال بعد روی آرامش را ندید و دائماً دچار دگرگونی حکومتها، شعارها، اهداف، رهبران و نیروهای سیاسی بود. یعنی عدم ثبات در ایدئولوژی، آرمانها و رهبران سیاسی فرانسهی پس از انقلاب کاملاً آشکار است. این مسئله یکی از نقاط ضعف انقلاب فرانسه بود.
در حالی که شما در انقلاب اسلامی میبینید که قاطبهی نیروهای سیاسی و مردم به یک هدف مشترک ذهنی باور داشتهاند. وقتی صحبت از «جمهوری اسلامی» شد، همه از آن یک تصور داشتند و بنا بر اعتمادی که به رهبری انقلاب داشتند، اکثریت قاطع مردم به آن رأی آری دادند.
اما اوضاع در فرانسه جور دیگری بود: نیروهای سیاسی در سال 1791 خواستار حکومت مشروطه شدند که «لویی شانزدهم» این خواسته را پذیرفت. یک سال بعد گفتند ما جمهوری میخواهیم و جمهوری ایجاد شد. در 1793 «روسپیر»، «جمهوری مساوات» را آورد. 10 ماه بعد یک گروه چند نفره به نام «هیئت مدیره یا دایرکتوار» قدرت را به دست گرفت. در سال 1799 «ناپلئون» از بین این چند نفر آمد و امپراطوری اول را ایجاد کرد. در سال 1830 دوباره در فرانسه انقلاب شد و حکومت مشروطه شد و دوباره روز از نو و روزی از نو! در سال 1848 موج دیگری از انقلابها اروپا را فراگرفت که فرانسه نیز از آن در امان نماند. این بار فرانسه به دست جمهوریخواهان افتاد. در 1852 امپراطوری دوم در فرانسه ایجاد شد. در 1870 «کمون» به پاریس آمد و برای 71 روز حکومت را در دست گرفت. اینها به دنبال یک حکومت شبهکمونیستی بودند و جالب است بدانید که در بسیاری از موارد، رهبران گروههای سیاسی به دست رهبران دیگر به قتل میرسیدند.
علت اصلی این همه دگرگونی چه میتواند باشد؟
اگر ایدئولوژی یک انقلاب اصالت داشته باشد و رهبران انقلاب به این ایدئولوژی اصیل پایبند باشند و مردم هم به این ایدئولوژی و به رهبران، اعتماد فرهنگی و تاریخی داشته باشند، یک وحدتی ایجاد خواهد شد که کار انقلاب را بدون اینکه دچار بیثباتیهای طولانی شود پیش میبرد. این همان اتفاقی است که در انقلاب اسلامی ایران افتاد. در انقلاب فرانسه اما نه از ایدئولوژی و آرمانهای صحیح و اصیل خبری بود و نه مردم به آرمانها و رهبران سیاسی اعتماد داشتند. بنابراین وحدتی شکل نگرفت و فرانسه ناچار سالها بیثباتی را تجربه کرد.
تحلیلی وجود دارد از خانم هانا آرنت مبنی بر اینکه آنچه باعث تغییر مسیر تاریخ جهان شد و دنیا را به آتش کشید، همین جریانات انقلاب فرانسه بود. او میگوید تحولات مداوم سبب شد که متفکران آن عصر دچار انحراف فکری شوند و در نتیجه تاریخ را منحرف کنند. مثلاً میگوید: هگل یکی از این منحرفان بود که تحت تأثیر این تحولات، نظریهی «تکرارپذیری تاریخ» و «جبر تاریخ» را مطرح کرد. بعد مارکس آمد و بحث «دیالکتیک» خود را از هگل گرفت، منتها هگل دیالکتیک ذهنی را مطرح کرد و مارکس دیالکتیک ماده را. یعنی مارکس هر چه را هگل گفته بود، تبدیل به مادیت کرد. بعد هم مفاهیم تز و آنتیتز و سنتز را مطرح نمود. سپس افرادی مثل لنین و مائو این مفاهیم را از مارکس گرفتند و به ایدئولوژی تبدیل کردند و از آن نظام سیاسی بیرون کشیدند. در نتیجه زمانی رسید که مارکسیستها نیمی از جمعیت جهان را اداره میکردند.
مشخصاً چه نزاعی بر سر ایدئولوژی انقلاب در فرانسه وجود داشت؟
در قرن هجدهم به دلیل شرایط سخت موجود، افراد اعلام میکردند که آزادی میخواهند و گاه گفته میشد که خواستار عدالت و آزادی هستند. شرایط به گونهای شد که وقتی از فرانسویها میپرسیدید شما به دنبال تحقق چه هدفی هستید؟ پاسخ میدادند که ما میخواهیم به آزادی و عدالت برسیم، اما تصور هر کدامشان از عقل، آزادی و عدالت متفاوت با دیگری بود و حاضر نبودند نظرات هم را بپذیرند.
هرچند که در انقلاب فرانسه گاهی تأکید بر عدالت نیز برجستهتر میشد تا آنجا که برخی نویسندگانشان مانند «الکسی توکویل» در کتاب «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن» نوشته است: «ما فرانسویها هر وقت قرار باشد بین عدالت و آزادی یکی را انتخاب کنیم، عدالت را انتخاب میکنیم، چون از لحاظ تاریخی با ما عجین است و از آزادی بهتر است»، اما واقعیت آن است که انقلاب فرانسه به آزادی بیشتر تمایل پیدا کرد تا عدالت. اگرچه منظور آنان از عدالت هم «ثروت»، «رفاه» و «امور مادی» بود، اما باز به آزادی بهای بیشتری دادند.
با این حال به نظر میرسد بر خلاف انقلاب روسیه که در انتقال دستاوردهای خود به نسلهای بعدی دچار مشکل شد، انقلاب فرانسه در انتقال آرمان آزادی به نسلهای بعدی تا امروز موفق بوده است.
اشتراک انقلاب فرانسه با انقلاب روسیه در این بود که هر دو اومانیسم را قبول داشتند و هر دو از ایدئولوژی جهانی برخوردار بودند. درست است که انقلاب فرانسه توانست با بهرهگیری از «سیستم آموزشی خاص خود»، «نظام رسانهای و تبلیغاتی» و «سیطرهی بنگاههای اقتصادی» آرمان خود را به آن شکلی که خودش میخواست تا امروز و نهتنها در فرانسه، به همهی شهروندان ساکن در غرب منتقل کند و کاری کند که آزادی در اذهان آنها اگر نگوییم مقدس، که از احترام بسیار بالایی برخوردار باشد، اما این پرسش جدی نیز وجود دارد که آیا این آرمان صحیح و اصیل و جامع بوده است؟
تا دورهی مدرنیته آرمان آزادی را هم صحیح و هم جامع میدانستند، اما الان دیگر اینگونه نیست. امروزه ما در دوران «فرامدرنیته» هستیم؛ دورانی که انتقاد به آرمانهای مدرنیته حتی در غرب نیز بهشدت بالا گرفته است. میگویند این آزادی با این وضع دردی را از ما دوا نمیکند و باید تغییر کند. یعنی یک تزلزلی در بین نخبگان غرب در مورد تمام مبانی فرهنگ و تمدن و دانش و انسانشناسی غربی در حال وقوع است. این است که شما میبینید در هر یک از کشورهای بزرگ اروپایی مانند آلمان، انگلستان و فرانسه سالانه حدود چهار هزار نفر مسلمان میشوند که بیشتر آنها از نخبگان هستند. بنابراین الان یک ترس شدیدی برای سران جبههی غرب نسبت به انتقال آرمانهای خود به نسلهای بعدی به وجود آمده است.
دلیل این گردش فکری نخبگان در غرب را چه میدانید؟
انسانمحوری یا اومانیسم یک نقص بنیادین دارد و آن عدم توجه به ابعاد معنوی وجود انسان است. این عقلانیت، گسترهی خود را در اقتصاد و قدرت خلاصه کرده است. بنابراین جامعیتی در آن وجود ندارد. «هابز» جملهی معروفی دارد که «انسان گرگ انسان است.» به قول خانم «اوریانا فالاچی»، «زندگی؛ جنگ و دیگر هیچ.» البته این جنگی که فالاچی میگوید، جنگ اعتقادی نیست؛ جنگ بر سر منافع مادی است. جنگی که اگر اقتضا کند، حاضرند به خاطر آن انسانها را بکشند و کشورها را غارت کنند.
بنابراین اگر الان توانستهاند شهروندانشان را اقناع کنند، به زور دستگاههای تبلیغاتی و نظام آموزشی و سیطرهی بنگاههای اقتصادی بوده است. کاری کردهاند که اگر کسی از این دایره بیرون برود، حق حیات سیاسی نداشته باشد. اگر کسی در این زمین بازی نکند، نمیتواند وارد عرصهی انتخابات در این کشورها شود؛ اگرچه بحرانهایی که امروز در غرب سربرآورده است، قصد مبارزهی جدی با این قواعد نظام غربی را دارد و ترس امروز غربیها هم از همین جهت است.
پس به طور کلی اگر بخواهیم انقلاب فرانسه را با انقلاب اسلامی مقایسه کنیم، درمییابیم که انقلاب اسلامی برخلاف انقلاب فرانسه از ایدئولوژی و آرمان واحد و مورد تأیید مردم و نخبگان برخوردار بوده است. مردم نیز به رهبران نهضت اعتماد داشتهاند. بنابراین کار انقلاب بهسرعت پیش رفته و شما میبینید که ظرف چند ماه یک رژیم سلطنتی قدرتمند در برابر ارادهی مردم به زمین خورده و رژیم بعدی بلافاصله مستقر شده و با ثبات بسیار قابل اعتمادی استمرار یافته است؛ اتفاقی که نه در انقلاب روسیه و نه در انقلاب فرانسه رخ نداده است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهلبیت (علیهمالسلام)
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اللّهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها عدد ما احاط به علمک.
تبریک عرض میکنم این میلاد مسعود را به همهی عاشقان ولایت، عاشقان نبوّت، عاشقان خاندان پیغمبر، دلباختگان فضیلت حقیقی. به شما عزیزان خوشامد عرض میکنم؛ یکایک شما دارای ارج و مقامی هستید که اشاره خواهم کرد و عرض خواهم کرد. قبل از شروع عرایضم یاد مرحوم آقای آهی (رحمةالله علیه) مدّاح متعهّد و پایبند و خیرخواه و پرتلاش را گرامی میدارم.
بنده مرحوم آهی را از سالهای اوایل دههی 40 میشناسم. در مشهد یک جمعی از مادحان اهلبیت آمده بودند و ایشان فعّال بود؛ البتّه آشناییای پیدا نکردیم امّا من ایشان را شناختم و دیدم؛ سالهای متمادی ایشان را از دور میشناختیم؛ بعد هم از نزدیک خدمت ایشان رسیده بودیم. خدا انشاءالله درجاتش را عالی کند، بهمعنای حقیقی کلمه، پابند و متعهّد و علاقهمند و بخصوص نسبت به جامعهی مدّاح دارای احساس تعهّد و مسئولیّت بود. و هر سال ما ایشان را در اینجا زیارت میکردیم. رحمت خدا بر او باد؛ خدا ایشان را بیامرزد؛ خدا ما را هم بیامرزد!
سه مطلب را من عرض میکنم: یکی دربارهی شما است، دربارهی مدّاحی و دربارهی این حرفهی بسیار شریف است؛ یکی دربارهی مسئلهی هستهای است که امروز به یک مسئلهی رایج در کشور ما تبدیل شده است؛ یکی هم راجع به مسئلهی یمن است. این سه مطلب را من امروز بهطور اجمال با شما عزیزان، و در واقع با ملّت ایران، مطرح میکنم.
دربارهی مطلب اوّل؛ حرفهی مدّاحی حرفهی بسیار باشرافتی است؛ چرا؟ چون در طول تاریخ کسانی بودند که ستمگران را، ظالمان را، زورگویان را مدح میگفتند و مدح میکردند؛ امروز هم هستند. امروز هم در دنیا کسانی هستند که زبان میگشایند به مدح پلیدترین انسانهای عالم، یا قلمهایشان را با مزد ــ با مزدی کثیف و پلید ــ در این راه بهکار میاندازند؛ شما بهعکس، زبانتان، نفَستان، حنجرهتان، قدرت هنریتان در خدمت مدح فضیلت است. خاندان پیغمبر خاندان فضیلتند؛ سرتاپا فضیلت. مادح خورشید مدّاح خود است؛ شما در واقع با مدح فضیلت خاندان پیغمبر، مدح خودتان را هم میکنید و در واقع شرافت این شغل را نشان میدهید. من چند سال قبل از این، در همین مجلس مربوط به فاطمهی زهرا (سلامالله علیها) این شعر را از مرحوم صغیر اصفهانی خواندم:
در حدیث آمد که اندر لیلةالاسراء پیمبر
اشترانی دید، من خود اشتری زان کاروانم
گر نداری باور و حجّت همی خواهی نظر کن
بر کتاب مدح او در دست من کاین هست بارم
رحمت خدا بر صغیر اصفهانی. بنابراین شما کتاب مدح فضیلت را در دست دارید؛ این شرافت بزرگی است؛ خوش به حال شما؛ قدر بدانید این حرفه را، این خصوصیّات را و این فرصت را مغتنم بشمارید. این، نکتهی اوّل دربارهی مدّاحی.
نکتهی دوّم؛ امروز جامعهی مدّاح کشور، فرصت بسیار بزرگی را در اختیار دارد؛ شما مجالسی تشکیل میدهید؛ جمعیّتهای بزرگ، گاهی جمعیّتهای هزاران نفری و غالباً هم جوان جمع میشوند پای منبر شما و پای خواندن شما و مدیحهسرایی و مرثیهخوانی شما؛ از این فرصت بهتر؟ اینهمه مخاطب، اینهمه دل آمادهی شنیدن و نیوشیدن، این همه نفوس آمادهی تربیت شدن در اختیار شما هستند؛ این فرصت است؛ اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب. این فرصت را مغتنم بشمرید؛ از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.
نکتهی سوّم؛ بهترین استفادهی از این فرصت چیست؟ تبلیغ معارف دین؛ تبلیغ همان چیزی که این بزرگواران، این نشانههای عظمت و فضیلت برای خاطر آن، جانشان را کف دست گرفتند؛ اینهمه رنج بردند؛ اینهمه مصیبت کشیدند؛ حادثهی عاشورا بهوجود آمد؛ حوادث گریهآور صدر اسلام بهوجود آمد. [اینها] برای چه بود؟ برای ترویج معارف دین بود. از این فرصت برای ترویج معارف دین، برای سوق دادن نسل جوان به عمل به دین، به عمل به شریعت، به عمل به مسئولیّتهای بزرگ این دوران استفاده کنید. امروز کشور ما، ملّت ما و دنیای اسلام محتاج درست فهمیدن، درست عمل کردن و ایستادگی کردن است. ملّت ایران الگو است؛ در میان ملّت، جوانان موتور حرکتند. این جوانها در اختیار شما هستند؛ یعنی شما با یک نگاه ملاحظه خواهید کرد که به یک معنا موتور حرکت دنیای اسلام، زیر کلید شما است. معارف دین را تبلیغ کنید.
آنچه را مردم احتیاج دارند و آنچه را این جوانها احتیاج دارند برای پاک بودن، برای پاک زیستن، برای سبک زندگی اسلامی، برای مسلمان شدن بهمعنای واقعی کلمه، برای عاقبت به خیری، به اینها یاد بدهید؛ این در اختیار شما است. کِی ما در طول تاریخ اینهمه مجلس داشتیم که در آنها اینهمه جوان جمع بشوند و دلهایشان را در اختیار شما بگذارند. در زمان ما و در دورهی جوانی ما در مشهد اگر همهی مدّاحها را میشمردند، از پنج شش نفر بیشتر نمیشدند، در تهران هم یکخرده بیشتر از این. اینهمه مجلس، اینهمه گوینده، اینهمه خواننده، اینهمه هنر، اینهمه صدای خوش، شعرا هم بهکار میافتند و آنها هم شعر میگویند؛ از این فرصت استفاده کنید؛ این هم نکتهی بعدی.
و نکتهی آخر؛ پرهیز از انحراف، پرهیز از خرافهگرایی، پرهیز از مشکلتراشی در عقاید جوانها؛ گاهی ما یک کلمهای میگوییم که یک گرهی در ذهن جوانِ مخاطب ما بهوجود میآید؛ این گره را چه کسی میخواهد باز کند؟ این گرهی را که ما با بیان ناقص خودمان یا بیان غلط خودمان یا بیتوجّهی و بیمسئولیّتی خودمان در ذهن این جوان بهوجود میآوریم و عقیدهی او را دچار مشکل میکنیم، این گره چگونه باز خواهد شد؟ اینها مسئولیّت است. اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او بهخاطر شهادت است، عظمت او بهخاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او بهخاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همهی خواستهها، از همهی مطلوبها ــ تبدیل کنیم به یک نقطهی سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟ این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی ادارهی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمتها را شکر بگزارید. بنابراین من جامعهی مدّاح را از ته دل دوست میدارم؛ برایتان دعا میکنم؛ خداوند انشاءالله به شماها توفیق بدهد، به شماها کمک کند؛ امّا این را هم عرض میکنم که انتظارات از جامعهی مدّاح، امروز در جامعهی ایرانی و در کلّ نگاه منطقهای، انتظار بالایی است. من دربارهی حضرت صدّیقهی طاهرهی معصومهی راضیهی مرضیّه (سلام الله و سلام جمیع انبیائه و ملائکته و عباده الصّالحین علیها) چیزی نمیتوانم عرض بکنم؛ شما در بیانات خودتان مطالبی را بیان کردید، بنده هم زبانم قاصر است از اینکه مطلبی را عرض بکنم؛ [لذا] از این موضوع عبور میکنیم.
موضوع دوّم مسئلهی هستهای؛ بعضیها سؤال کردند و میکنند که چرا فلانی دربارهی مسئلهی هستهای موضع نگرفتهاست؟ جواب این است که جایی برای موضعگیری وجود نداشتهاست. مسئولین ما، مسئولین هستهای، مباشرین کار به ما دارند میگویند هنوز کاری انجام نگرفته، هیچ چیز الزامآوری بین دو طرف نگذشته است؛ چه موضعگیریای؟ اگر از من بپرسند شما موافقید یا مخالف، میگویم نه موافقم، نه مخالف؛ چون هنوز اتّفاقی نیفتاده است؛ هنوز کاری نشده. همهی مشکل بر سر آن جزئیّاتی است که بنا است بنشینند و یکایکِ آنها را بحث کنند؛ این را خود مسئولین هم گفتهاند؛ هم به ما گفتهاند، هم در مصاحبههایشان به مردم این را گفتهاند؛ همهی مشکل بعد از این است. ممکن است طرف مقابل که یک طرفِ لجوج، بدعهد، بدمعامله، اهل دبّه در آوردن، اهل چکوچانه کردن، اهل از پشت خنجر زدن و اهل اینجور کارها و سیاهکاریها است، سرِ جزئیّات بخواهد کشور ما را، ملّت ما را، مذاکرهکنندگان مارا در یک دایرهای محصور کند؛ ما هنوز هیچ چیز در اختیار نداریم، هیچ الزامی بهوجود نیامده است. اینکه حالا تبریک میگویند، به بنده تبریک میگویند، به دیگران تبریک میگویند، بیمعنی است، چه تبریکی؟ آنچه تا کنون انجام گرفته است نه اصل توافق و مذاکرهی منتهی به توافق را تضمین میکند، نه محتوای توافق را تضمین میکند؛ هیچ کدام را؛ حتّی تضمین نمیکند که این مذاکرات تا به آخر برسد و به یک توافق منتهی بشود؛ اینکه تا الان انجام گرفته، اینجوری است؛ همه چیز مربوط به بعد از این است.
چند نکته را من در مورد مسئلهی هستهای عرض میکنم. من البتّه هیچوقت نسبت به مذاکرهی با آمریکا خوشبین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. نه از باب یک حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها انشاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشتها و نوشتههای این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربهی ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم. لکن با وجود اینکه من خوشبین نبودم به مذاکرهی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکرهکنندگان هم با همهی وجود حمایت کردم، الان هم حمایت میکنم. از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت میکنم و استقبال میکنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد. البتّه این را هم ما گفتیم که توافق نکردن بهتر از توافق بد است ــ که این حرف را آمریکاییها هم میزنند ــ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی. این هم این مطلب؛ این نکتهی اوّل.
نکتهی بعدی این است که بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوبهای مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئیس جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست؛ البتّه بنده احساس مسئولیّت میکنم، نسبت به این مسئله بههیچوجه بیتفاوت نیستم، کلیّاتی وجود دارد که حالا اشاره هم خواهم کرد به بعضی از آنها؛ قبلا هم در صحبتهای عمومی خطاب به مردم آنها را گفتیم؛ به مسئولین هم مفصّلترش را گفتیم.
نکتهی سوّم؛ همانطور که عرض کردم بنده به مجریان امر اعتماد دارم؛ این را شما بدانید؛ این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی [ندارم]؛ در آنچه تا حالا بودند، انشاءالله بعد از این هم تردیدی بهوجود نخواهد آمد؛ هیچ تردیدی نسبت به آنها ندارم. لکن درعینحال جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل بشدّت اهل فریب و دروغ و نقضعهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل اینجوری است. یک نمونهاش در همین قضیّه اتّفاق افتاد؛ بعد از آنکه که مذاکرهکنندگان ما مذاکرهشان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّهی کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّهای که آنها منتشر کردند ــ که اسمش را میگذارند «فکتشیت» ــ در اغلب موارد خلاف واقع است؛ یعنی روایتی که اینها دارند از مذاکرات و از تفاهمهایی که انجام گرفته است میکنند، یک روایت مخدوش و غلط و خلاف واقع است. این بیانیّه را آوردند من دیدم؛ چهار پنج صفحه است؛ این چهار پنج صفحه در ظرف این دو سه ساعت که تهیّه نشده؛ در همان حالی که اینها داشتند مذاکره میکردند، این بیانیّه را هم نشستند تأمین کردند. ببینید، طرف اینجوری است؛ دارد با شما حرف میزند، بر سر یک موضوعاتی تفاهم بهوجود میآید، در همان حالی که دارد با شما حرف میزند، دارد یک اعلامیّهای تهیّه میکند که برخلاف آن چیزی است که بین شما و او دارد میگذرد و تا مذاکرهتان تمام شد، آن اعلامیّه را منتشر میکند! طرف اینجوری است؛ طرف طرف بدعهدی است، طرف متقلّبی است. حرف میزنند، بعد هم خصوصی میگویند اینها برای آبروداری است؛ برای اینکه مثلاً در مقابل مخالفانشان در داخل کشورشان کم نیاورند، یک چیزهایی را اینها مینویسند. خب، این به ما ربطی ندارد. اگر بنا باشد که اینها ملاک عمل قرار بگیرد، آنچه آنها نوشتند، قطعاً ملاک عمل نخواهد بود. آنها البتّه دربارهی ما هم این حرف را میزنند. آنها گفتند که ممکن است بعد از آنکه این مذاکرات انجام گرفت، رهبری برای آبروداری یک اظهار مخالفتی بکند؛ کافر همه را به کیش خود پندارد. ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک تک این ملّت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة»؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار میکند. بیستودوّم بهمن را نگاه کنید، در آن سرما، در آن مشکلات؛ روز قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را میآورد در این خیابانها؟ چه گیرشان میآید از آمدن در این خیابانها؟ این دست خدا است؛ خدا را میبینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق وبصیرت مردمی اعتماد میکنیم؛ حرف میزنیم باهم؛ آنها [=طرف مقابل] جور دیگری عمل میکنند، ما را هم با خودشان مقایسه میکنند. بنابراین دغدغهی این حقیر وجود دارد؛ الان هم من دغدغه دارم که اینها چه خواهند کرد و چگونه عمل خواهد شد.
نکتهی بعدی؛ بعضیها موافقت کردند، بعضی مخالفت کردند؛ در این مطبوعات ما، در این نوشتههای [کشور] ما، در سایتهای فضای مجازی و غیره، بعضی ستایش میکنند، بعضی هم مخالفت میکنند؛ به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد، عجله هم نباید کرد، باید ببینیم چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ البتّه من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است؛ همدلی و همزبانی که ما گفتهایم، همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمیشود؛ همدلی مثل یک گل است، مثل یک نهال و بوتهی گل است، باید نهال را نشاند در زمین، بعد از آن مراقبت کرد، آن را آبیاری کرد، از لطمه زدن به آن باید جلوگیری کرد تا این همدلی رشد کند؛ بدون این، همدلی نخواهد شد. همدلی از همزبانی هم بهتر است، همزبانی هم خوب است.
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی بهتر است
همدلی لازم است؛ همدلی را باید بهوجود آورد؛ همدلی را باید رشد داد. این توصیهی من به همه است. الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدّهای مخالفند، یک عدّهای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقهمند به منافع ملّیاند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفین را ــ از آن افرادی را که شاخصند ــ دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند؛ ای بسا در حرفهای آنها یک نکتهای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکتهای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این میشود همدلی؛ این میشود یکسانسازی دلها و احساسها، و به تبع آن عملها. به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمیآید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برههی دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلیها و همزبانیها و تبادلنظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد. این هم نکتهی بعدی.
نکتهی بعدی این است که این مذاکراتی که دارد انجام میگیرد ــ که بخشی از آن هم مذاکرهی با طرفهای آمریکایی است ــ فقط در موضوع هستهای است؛ فقط. ما در هیچ موضوع دیگری فعلا با آمریکا مذاکره نداریم؛ هیچ؛ این را همه بدانند؛ نه در مسائل منطقه، نه در مسائل گوناگون داخلی، نه در مسائل بینالمللی؛ امروز فقط موضوع مورد بحث و مورد مذاکره، مسائل هستهای است. حالا، این تجربهای خواهد شد؛ اگر طرف مقابل از کجتابیهای معمولی خودش دست برداشت، این یک تجربهای برای ما میشود که خیلی خب، پس میشود در یک موضوع دیگر هم با اینها مذاکره کرد؛ امّا اگر دیدیم نه، این کجتابیهایی که همیشه از اینها دیدهایم باز هم وجود دارد و کجراهه دارند میروند، خب طبعاً تجربهی گذشتهی ما تقویت خواهد شد. طرف مقابل ما همهی دنیا هم نیستند، به این هم توجّه بشود. گاهی در تعبیرات آدم میشنود ــ من گله هم کردم ــ از بعضی از دوستان که میگویند جامعهی بینالمللی! جامعهی بینالمللی را آنها میگویند، جامعهی بینالمللیای در مقابل ما نیست؛ یک آمریکا و سه کشور اروپایی؛ همین. آنهایی که در این مسئله دارند با ملّت ایران لجبازی و کجتابی و بدعهدی و خباثت میکنند، یکی آمریکا است، یکی [هم] سه کشور اروپایی؛ کس دیگری در مقابل ما نیست. همین دو سال، دو سال و نیم قبل از این در همین شهر تهران، نمایندگان ارشد بیشتر از 150 کشور آمدند، حدود پنجاه رئیس کشور در تهران در جریان جنبش غیرمتعهّدها که در تهران بود جمع شدند؛ مال دو سه سال پیش [است]، مال صد سال پیش که نیست؛ مال همین تازه است؛ جامعهی بینالمللی اینها هستند. اینکه ما مدام بگوییم «جامعهی بینالمللی باید اعتماد کند»، جامعهی بینالمللی کجا بود؟ جامعهی بینالمللی به ما کاملا هم اعتماد دارد؛ در همین کشورها هم خیلی از ملّتهایشان، دولتهایشان را قبول ندارند. این هم نکتهی بعدی.
نکتهی آخر خواستههای بنده است. من یک خواستههایی از مسئولین داشتهام که این را به آنها عرض کردم، گفتم و روی آنها اصرار دارم. یکی این مسئله است که بدانند دستاورد کنونی هستهای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کمارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز با ارزشی است. صنعت هستهای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هستهای را میخواهیم چهکار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادّهی بدبوی عَفِن را میخواهیم چهکار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هستهای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هستهای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینهی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هستهای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است؛ این را هم بچّههای ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیّتهای درونی و استعدادهای درونی بچّههای ما بود. حالا فلان کشور عقبافتاده، میگوید اگر ایران غنیسازی داشته باشد من هم میخواهم غنیسازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنیسازی کن؛ بلدی برو بکن. ما که غنیسازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنیسازی کن؛ [این] بهانهگیریهای بچّهگانه که بعضی از کشورها میکنند. غنیسازی و آنچه در زمینهی هستهای تا امروز پیشآمده است، یک دستاورد بسیار مهم است؛ این چیز کمی نیست. و این گامهای ابتدائی ما در این صنعت است. باید در این صنعت کار بشود، حرکت بشود، پیشرفت بشود. حالا چند کشور جنایتکاری که خودهاشان یا بمب هستهای را علیه ملّتها به کار بردند مثل آمریکا، یا آزمایش کردند مثل فرانسه ــ فرانسه همین ده دوازده سال قبل از این سه آزمایش هستهای پشت سر هم در اقیانوس کرد که اینها مخرّب است و محیط دریایی را نابود میکند؛ سه آزمایش هستهای بسیار خطرناک؛ [در] دنیا هم یک جنجال مختصری کردند، بعد هم دهنها را بستند، تمام شد ــ اینها دارند به ما میگویند! ما دنبال انفجار هستهای نیستیم، دنبال آزمایش هستهای نیستیم، دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ نه بهخاطر اینکه آنها میگویند، [بلکه] بهخاطر خودمان، بهخاطر دینمان و بهخاطر عقلمان. هم فتوای شرعی ما این است، هم فتوای عقلی ما این است. فتوای عقلی ما هم این است که ما امروز و فردا و هیچ وقت به سلاح هستهای احتیاج نداریم؛ سلاح هستهای برای یک کشوری مثل کشور ما مایهی دردسر است که حالا تفصیل این بماند. بنابراین دستاورد هستهای، بسیار مهم است و دنبال کردن این صنعت و صنعتی کردن کشور، بسیار چیز لازمی است؛ بایستی این مورد توجّه باشد.
مطالبهی بعدی ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید. خوشبختانه اخیراً یکی از مسئولین محترم صریحاً گفت که ما به طرف مقابل هیچ اعتمادی نداریم و این خیلی چیز خوبی است. گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعدهی نقد که میدهد ــ وعدهی نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند. امروز که یک تفاهم اوّلیّه بهصورت یک یادداشت و یک اعلامیّه منتشر شده است و هنوز هیچ کار نشده است و خود طرفین میگویند که الزامی وجود ندارد، همین حالا که توانستهاند این مقدار حرکت را بکنند، شما دیدید رئیس جمهور آمریکا در تلویزیون ظاهر شد با چه ژستی، با چه ریختی!
مطلب بعدی که ما به مسئولین گفتیم و به مردم هم عرض میکنیم، این است که در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها بهطور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلا مذاکره کردیم؟ اصلا مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلا قابل قبول نیست.
نکتهی بعدی که به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض میکنیم، این است که بههیچوجه اجازه داده نشود که به بهانهی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانهی نظارت و به بهانهی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعهی دفاعی کشور را متوقّف کنند؛ توسعهی دفاعی کشور، توانایی دفاعی کشور، مشت محکم ملّت در عرصهی نظامی، این بایستی همچنان محکم بماند و محکمتر بشود؛ یا حمایت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف؛ اینها مطلقاً نبایستی در مذاکرات مورد خدشه قرار بگیرد.
تذکّر بعدی این است که هیچ شیوهی نظارتی غیر متعارف که جمهوری اسلامی را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت تبدیل میکند، بههیچوجه مورد قبول نیست. همین نظارتهای متعارفی که در همهی دنیا معمول است، اینجا هم همان نظارتها [باشد]، و نه بیشتر.
نکتهی آخر در این زمینه؛ توسعهی علمی و فنّی هستهای در ابعاد گوناگون، بههیچوجه نبایستی متوقّف بشود. توسعه باید ادامه پیدا کند، توسعهی فنّی. حالا محدودیّتهایی را ممکن است لازم بدانند قبول بکنند، ما حرفی نداریم. برخی از محدودیّتها را قبول کنند، امّا توسعهی فنّی حتماً بایستی ادامه پیدا بکند و با شدّت و قدرت پیش برود. این عرایض ما است، حرفهای ما به برادرانمان اینها است. این حرفها را ما در جلسات خصوصی هم گفتیم؛ عمدتاً در طول این یک سال و نیم با رئیسجمهور محترم، و بعضاً در موارد نادری هم به مسئول مذاکرات که وزیر محترم خارجهی ما است گفتیم. این حرفهای من است؛ امّا حالا این خواستهها را اینها با کدام شیوهی مذاکراتی میتوانند تأمین کنند، این به عهدهی خودشان است؛ بروند بنشینند شیوههای درست مذاکراتی را پیدا کنند، از آدمهای مطّلع و امین بهرهمند بشوند، از نظرات منتقدین مطّلع بشوند و آنچه را لازم است انجام بدهند. این هم مربوط به مسئلهی هستهای.
مسئلهی یمن. سعودیها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیستها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسلکشی است، قابل تعقیبِ بینالمللی است، بچّهها را میکشند، خانهها را خراب میکنند، زیربناها را نابود میکنند، ثروتهای ملّی را در یک کشور از بین میبرند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودیها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و بههیچوجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که تواناییهای نظامی صهیونیستها چندین برابر توانایی نظامی این سعودیهای کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّهی یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور دهها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودیها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودیها در کار سیاست خارجیشان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بیتجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبهی توحّش را غلبه میدهند بر جنبهی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار میدهم به سعودیها، از این حرکت جنایتآمیزی که در یمن میکنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست.
آمریکا هم البتّه از آنها دفاع میکند، حمایت میکند؛ طبیعت آمریکا این است، در همهی قضایا طرف ظالم را میگیرد؛ طرف آن چهرهی بد را میگیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنها است، اینجا هم همانجور دارند عمل میکنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد. حالا جنجال درست خواهند کرد که «ایران در کار یمن دخالت کرد»؛ بله، این دخالت است؛ اینکه ما نشستهایم اینجا دو کلمه حرف میزنیم، این میشود دخالت؛ [امّا اینکه] هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کردهاند، آن دخالت نیست! آنها برای یک چنین دخالتی، بهانههای ابلهانه برای خودشان جور میکنند؛ این بهانهها، نه از لحاظ منطق بینالمللی قابل قبول است، نه ملّتها میپذیرند، و نه خدا میپذیرد. بنابراین آنچه لازم است همین است؛ بایستی اینها هرچه زودتر دست از این جنایت و فاجعهباری بردارند. ملّت یمن یک ملّت بزرگی است، ملّت کهنی است، ملّت دیرینی است؛ هزاران سال سابقه دارد. این ملّت این ظرفیّت را دارد، این توانایی را دارد که بنشیند برای خودش تکلیف دولت را معیّن بکند. البتّه کسانی سعی کردند خلأ قدرت ایجاد کنند، جنجال درست کنند، مسائلی را که در لیبی متأسّفانه پیش آمده ــ که بسیار وضعیّت بد و رقّتباری امروز در لیبی هست ــ میخواستند همین اوضاع را در یمن [هم] بهوجود بیاورند؛ خوشبختانه نتوانستند. جوانهای مؤمن، جوانهای علاقهمند و معتقدین به منهاج امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستادهاند در مقابل هجمهی دشمن و انشاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است.
پروردگارا! برادران ما در هر نقطهی دنیا هستند پیروزشان بفرما؛ پروردگارا! دشمنان اسلام و دشمنان ملّتهای مسلمان را در هر نقطهای که هستند مخذول و منکوب بفرما؛ پروردگارا! ما را با وظایفمان آشنا کن؛ ما را به وظایفمان عامل کن؛ روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائش محشور بفرما؛ ارواح طیّبهی شهدا را با روح مطهّر حضرت صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) محشور بفرما.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته