سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الف - دزفول

بسمه تعالی

 

فــــــریــب

 

از یازده سپتامبر تا یازده ستامبر

 

واز صهیونیست تا آل سعود واز بریتانیا تا کاخ سفید

 

واز کاخ سفید تا القاعده

 

هرگاه صهیونیستها دست به کاری می زنند تا ساحت کبریایی را به عقل ناقصشان خدشه کار کنند صاحب آن ساحت مقدس چنان درسی به آنها می دهد که تا مدتها از هضمش در تقلا وتکاپووکلافگی به این در وآن در می زنند چون کسی که در باتلاق فرو رفته و دائم در حال فرو رفتن بیشترمی باشند امّا اینبار بد جوری به طرف عمق در حرکتند وچیزی به ناپدید شدن آخرین نشانه های این جرثومه ی فساد بر روی زمین نمانده واین را خودشان بهتر از هرکس دیگری می فهمند ودرک می کنند وقتی عقرب را دورتا دورش را به آتش بکشی نیشش را در سر خود فرود می آورد وامروز همان روز است ، انشاألله

 

واقعاً داستان چیست ؟ این خباست ها از کجا سرچشمه می گیرد پارادایم این رفتار مبنا وشاکله اش در کجاست ،کدام اتاق فکر ، کدام فوکو ویا کدام اتاق جنگ !

 

روباه پیر(انگلیس)،دولت ایالات متحده ی آمریکا،صهیونیستها ،(سلفیهای وهابی) ، ویا آل سعود، کدام یک منشأ این بی اخلاقیها وایجاد تضاد دربین مذاهب وتمدنها هستند وکدامیک تخم تفرقه می پاشند وکدام یک بهره ی بیشتری ازاین اختلافات دینی وقومی ومنطقه ای می برند ؟

 

بعدازتحولات منطقه ای وبیداری اسلامی ومتعاقب آن اجلاس سران غیرمتعهدهادرتهران ،

 

بحران اقتصادی در اروپا بیکاری وریاضت اقتصادی وهمچنین جنبش وال استریت ،نهضت مردمی نود ونه درصد وبالا رفتن سطح ناریاضتی عمومی در آمریکا،

 

چه کسانی احساس خطر می کنند؟

 

یازدهم سپتامبر سال دوهزارو یک را فراموش نکنیم بزرگترین دروغ به ملتهادر قرن های اخیر ونهایتاً امروز ودر ایران فرمایشات مقام معظم رهبری درآغاز اجلاس سران غیر متعهدها درتهران، نقشه ی راهی برای تمام بشریت .

 

آیا با فیلمی موهن وسراسر توهین ونام نحس سام باسیل یک دلال املاک پنجاه ودو ساله ی صهیونیست ودشمن قسم خورده ی اسلام ومسلمین وپنجاه میلیون دلار رشوه می توان افکار عمومی را که حالا همه بیدارشده اند درعصربیداری منحرف کرد ؟ اینها سئولاتی است که در قسمت بعدی مفصلاً به آنها خواهیم پرداخت انشاألله

 

یاعلی


نوشته شده در شنبه 91/6/25ساعت 3:55 عصر توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

ششمین اختر تابناک آسمان امامت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام درروز جمعه 17 ربیع الاول سال 83 هجری در مدینه و در زمان عبدالملک بن مروان بن حکم دیده به جهان گشود.

 

مادر آن حضرت (ام فروه) دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر می‌باشد. ایشان درسال 148 هجری به دستور منصور عباسی به وسیله انگور زهرآلود مسموم و به شهادت رسید. مدفن مطهر آن حضرت در قبرستان بقیع و در جوار ائمه بقیع قرار دارد.

بعضی ولادت ایشان را روز سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذکر کرده‌اند. (4) درباره زمان شهادت نیزگروهی ماه شوال و دسته ای دیگر 25 رجب را بیان کردند.

 

 

 

امام جعفر صادق علیه السلام مدت 12 تا 15 سال بنابر اختلاف با امام سجاد علیه السلام و بعد از شهادت جد بزرگوارش مدت 19 سال با امام باقرعلیه السلام زندگی کرد و توانست به مقدار لازم از خرمن دانش این دوبزرگوار، خوشه چینی نماید. مدت امامت ایشان 34 سال به طول انجامید که 18 سال در دوره اموی و 16 سال در دوره عباسی بوده است.

 

 

 

خلفای اموی معاصرامام جعفر صادق علیه السلام

 

به ترتیب عبارتند از:

 

هشام بن عبدالملک (114-125)

 

ولید بن یزید بن عبدالملک (125-126)

 

یزید بن ولید بن عبدالملک (126)

 

ابراهیم بن ولیدبن عبدالملک (2 ماه و 10 روز از سال 126)

 

و مروان بن محمد معروف به مروان حمار(132-126).

 

خلفای عباسی معاصرامام علیه السلام عبارتند از: ابوالعباس عبدالله بن محمد(132-137) و ابوجعفر منصور دوانیقی (137- 148).

 

 

 

ازامام جعفرصادق علیه السلام هفت پسر و سه دختر برجای ماند که عبارتند از: «اسماعیل »«عبدالله» و (ام فروه) که مادرشان فاطمه بنت الحسین بن علی بن حسینعلیه السلام است.

 

(امام موسی کاظم ) اسحاق و محّمد که مادرشان حمیده خاتون می‌باشد. و عباس ،علی ، اَسماء و فاطمه که هریک از مادری به دنیا آمده‌اند.

 

 

شیعه جعفری کیست؟

 

گذشت زمان و فاصله افتادن بین شیعیان و زمان حضور معصومان از یک سو، تهاجم فرهنگهای مختلف به جامعه تشیّع از سوی دیگر، و راه یافتن برخی انحرافات و بدعتها از سوی سوم باعث شده است که در رفتار و فرهنگ شیعیان تغییرات و تحولاتی ایجاد شود. تا آنجا که عده ای نام شیعه داشتن و صرف اظهار محبّت اهل بیت علیهم السلام را باعث نجات خویش می دانند، هر چند گناهان زیادی مرتکب شده باشند؛ غافل از اینکه حضرت صادق علیه السلام در مورد صفات شیعه فرمود:

 

از شیعیان ما نیست کسی که به زبان شیعه بودن را اظهار کند و در رفتار مخالف ما و رفتار ما باشد. شیعه کسی است که با زبان و قلبش موافق ما باشد و از آثار ما پیروی نماید و طبق رفتار ما رفتار کند. آنها شیعیان ما هستند.

 

لذا ضرورت دارد که اوصاف شیعیان حقیقی و راستین را در گفتار امام ناطق، حضرت صادق علیه السلام ـ که بر اصلاح و سازندگی شیعیان ـ سخت حساسیت و تأکید داشته است، بازخوانی کنیم تا بتوانیم خود و جامعه امروزی را با آن اوصاف مقایسه نموده و محک زنیم.

 

 

اصناف شیعیان

 

همیشه این گونه بوده و هست که مدعیان شیعه بودن و ولایت مداری فراوان، ولی شیعه راستین و امامت پذیر واقعی اندک است. امام صادق علیه السلام با تبیین علائم هر یک، صفوف شیعیان راستین را از مدعیان تشیّع جدا می سازد. در یک جا می فرماید:

 

«شیعه سه دسته اند؛ گروهی به وسیله ما زینت می یابند [و ما را وسیله عزت و آبروی خویش قرار می دهند] و گروهی به وسیله ما می خورند [و ما را وسیله درآمد زندگی دنیایی خویش قرار می دهند] و گروهی از ما و به سوی ما هستند، با امنیّت ما آرامش می یابند و با ترس ما ترسانند، بذر (های کاشته شده اسرار را) پخش نمی کنند و در برابر جفاکاران خودنمایی ندارند، اگر پنهان باشند کسی سراغ آنها را نمی گیرد و اگر آشکار باشند به آنها اعتنا نمی شود ]یعنی شهرت گریز و بی نام و نشانند[ آنها چراغهای هدایتند.»(2)

 

از شیعیان ما نیست کسی که به زبان ]شیعه بودن را] اظهار کند و در رفتار مخالف ما و رفتار ما باشد. شیعه کسی است که با زبان و قلبش موافق ما باشد و از آثار ما پیروی نماید و طبق رفتار ما رفتار کند. آنها شیعیان ما هستند

 

اوصاف شیعیان

 

معروف است که می گویند «الناسُ عَلی دینِ مُلوکِهم» و رعیت همیشه رنگ و بوی شاهان و رهبران خود را دارا بوده اند، شیعه نیز باید چنین باشد و رنگ و بوی امامان خویش را دارا باشند؛ به گونه ای که هر کس آنها را مشاهده کند، بر امامان و مربیان آنها تحسین گوید.

 

 

امانتداری و صداقت

 

ابی اُسامة بن زید می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: سلام مرا به هر کس که پیرو ماست و به گفته های ما گوش می کند، ابلاغ کن و از طرف من بگو:

 

من شما را به تقوای الهی و پرهیزکاری در دینتان، و تلاش و کوشش در راه خدا، و راستگویی و امانت داری، و سجده های طولانی و نیکو همسایه داری و... سفارش می کنم؛ زیرا هر گاه کسی از شما در دینش ورع داشته باشد و راست بگوید و امانت را رد کند و اخلاقش را با مردم نیکو گرداند، مردم می گویند: این (جعفری مذهب) است و این مرا شادمان می سازد و از بابت آن شادمان می شوم و می گویند: این است روش ادب و تربیت

 

امام صادق علیه السلام ، ولی اگر برخلاف این باشد، گرفتاری آن به من می رسد و گفته می شود که این هم اثر تربیتی امام صادق علیه السلام.

 

تقوا و نیکی

 

شیعه باید منشأ خیرات و خوبیها باشد

 

به همین جهت حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام می فرماید: شیعه ما اهل هدایت و اهل تقواو اهل نیکی و اهل ایمان و اهل پیروزی و موفقیت اند.

 

 

حفظ نماز و اسرار

 

امام صادق علیه السلام فرمود: «شیعیان ما را در سه (وقت) امتحان کنید؛ در وقت نماز که چگونه بر آن محافظت می کنند، در نزد اسرار آنها که چگونه آن را از دشمنان ما حفظ می کنند و در نزد اموالشان که چگونه با آن با برادران خویش همدردی می کنند.»

 

 

عفت دامن و شکم

 

از مشکلات جامعه امروزی ما، رواج بی حیایی و بی عفّتی، ربا و حرام خواری است. حضرت صادق علیه السلام در این زمینه فرمود: «همانا شیعه علی کسی است که عفت شکم و دامن دارد، تلاشش زیاد، و عملش برای خدا باشد، و امید ثواب از او داشته باشد و از عقابش بترسد. پس اگر چنین افرادی را دیدی آنها شیعیان جعفر (امام صادق علیه السلام) می باشند.

 

در روایت دیگر فرمود: وَاللّهِ ما شیعَةُ عَلیّ إلاّ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ

 

به خدا سوگند شیعه علی نیست مگر کسی که عفت شکم دارد.

 

هر گاه کسی از شما در دینش ورع داشته باشد و راست بگوید و امانت را رد کند و اخلاقش را با مردم نیکو گرداند، مردم می گویند این (جعفری مذهب) است و این مرا شادمان می سازد و از بابت آن شادمان می شوم و می گویند: این است روش ادب و تربیت امام صادق علیه السلام

 

همدردی با دیگران

 

برخی افراد در بعضی از عبادات مثل نماز و دعا نمره قابل قبولی دارند، ولی در مسائل مالی و انفاق به دیگران، رفت و آمد و... نقص دارند. این افراد قطعا بدانند که در شیعه بودن آنان نقص است. شیعه مانند امامان خود اهل انفاق و همدردی با دیگران است، امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید:

 

ای پسر جُندب! به راستی شیعیان ما با ویژگیهایی شناخته می شوند:

 

با بذل و بخشش به برادران و با گزاردن پنجاه رکعت نماز [واجب و مستحب] در شبانه روز؛ شیعیان ما چون سگ زوزه نمی کشند، و چون کلاغ طمع کار نباشند، با دشمن ما همجوار و همراه نشوند، درخواست کمک از کسی که کینه ما را در دل دارد نکنند، گرچه از گرسنگی بمیرند.

 

در روایت دیگری می خوانیم که وقتی یکی از شیعیان، از گروهی از شیعیان در نزد امام صادق علیه السلام تعریف و تمجید نمود و آنها را پاک و پاکیزه خواند، حضرت فرمود:

 

عیادت ثروتمندانشان از فقرایشان چگونه است؟ عرض کرد: کم است.

 

فرمود: دیدن (و سر زدن) ثروتمندانشان از فقرای آنها چگونه است؟ عرض کرد: اندک است. فرمود: کمک نمودن ثروتمندانشان نسبت به فقرای آنها چگونه است؟

 

عرض کرد: شما اخلاقی را بیان می کنید که نزد ما کم است. فرمود: پس چگونه آنها خود را شیعه می پندارند.

 

اوصاف راستین شیعه بیش از آن است که در یک مقاله بگنجد. آنچه بیان شد، مهم ترین اوصاف و ویژگیهای شیعیان بود. جامعه امروزی تشیّع با خواسته امامان و آنچه از اوصاف شیعیان در کلام آن امامان بزرگوار مخصوصا رئیس مکتب جعفری، حضرت صادق علیه السلام آمده است، فاصله زیادی دارد.

 

یاعلی


نوشته شده در چهارشنبه 91/6/22ساعت 3:8 صبح توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

بسمه تعالی

 

بسمه رب الصابرین

 

 

 

 

 

یاعلی


نوشته شده در دوشنبه 91/6/20ساعت 12:14 صبح توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

بسمه تعالی

 

بسمه تعالی

 

نگاهی به اروند در شهریور بیست

 

هوا هنوز گرگ ومیش بود بوی نَم شرجی وبوی زُخم ماهی سرتاسر بندر را فرا گرفته بود هوای فشرده ی شرجی گازهای سوخته از مشعلهای پالایشگاه را قاطی نخلهای لب شط کرده بود ،زمینهاخیس خیس بودند انگار درختهای بِرم وبوارده گریه کرده بودند ویا می خواستند گریه کنند یا قراربود گریه کنند

 

و آنروز ،روز گریه بود ،رُطب های نخلستان طعم خون گرفتند آتش غیرتشان شده بود هُرم شرجی کُـشنده ،در پیش چشمانشان به مام وطن تعرض می شد! همانطوری که در خیابان اصلی احمد آباد عبا از سر مادرانمان پاسبانهای قزاق می کشیدند !بازهم اعتقاداتمان ،غیرتمان را نشانه رفتند

 

ایــــران وایــــرانی بـــایــد گــریــه می کـــردند !!!

 

آن روز لعنتی یکی از شومترین روزهای این مرز وبوم را در تاریخ معاصر رقم زد !!!

 

فقط چندساعت از آغازروزسیاه بیست وپنجم اوت هزارونهصد وچهل ویک گذشته بود که دل هرایرانی آزاده ای به درد آمد سوّم شهریور سال یکهزاروسیصدوبیست ازراه رسید!

 

رزمناوانگلیسی (شورهام)وارداروندرود(شط العرب)شدودرنقطه ای بین خرمشهر وآبادان درمجاورت پالایشگاه موضع گرفت وکشتی جنگی کوچک ایران به نام (پلنگ) را که دراسکله ی شماره ی یازده درست روبروی پالایشگاه آبادان در خاک کشور خودمان لنگر انداخته بود

 

بدون هیچ اعلانی به توپ بست ودرعرض پنج دقیقه کشتی جنگی ایرانی متلاشی وبه زیرآب رفت!

 

همزمان کشتی کوچک جنگی دیگرایران بانام(ببر)که دربندر خرمشهرپهلو گرفته بود در کشور خودمان ایران عزیز ،توسط رزمناو انگلیسی(یارا)به،سرنوشت(پلنگ)دچارشدوبه زیرآب رفت!

 

بلافاصله یک واحدویژه ی هندی با پشتیبانی رزمناوهای انگلیسی به تصور درگیری بانازیها (که چنین چیزی در کل خاک ایران وجود خارجی نداشت)تحت فرمان افسران انگلیسی دربندرآبادان پیاده شدند

 

سربازان ایرانی که منظره ی غرق شدن کشتی جنگی کشورشان را دیده بودند به طرف آنها آتش گشودندودردَم سه افسر انگلیسی که یکی ازآنهادرجه ی سرهنگی داشت به درک واصل شدند،(اصلاً انتظار مقابله را از طرف ایرانی نداشتندودر ذهن هندی های استثمار شده فقط نازی پرورش داده بودند )

 

آنهاکه تیراندازی سربازان ایرانی برایشان غیرمنتظره بودتمام منطقه را زیرآتش گرفتندوبه طرف هرجنبنده ای آتش گشودند حتی هشت نفرازمأموران نامه رسانی پست وراننده ی آمبولانسهاراهم کشتندوحتی (دونفرازکارکنان انگلیسی هم که به همراه رئیسشان قصدمتوقف کردن درگیری را داشتنددراین آتش بازی کشته شدند )

 

وسربازان ایرانی هم که فاقدهرگونه پشتیبانی بودندبه طرف اهواز عقب نشینی کردند که به دلیل شتابزدگی ودستپاچگی

 

دربین راه آبادان به اهوازدر عمق خاک کشورمان پنجاه وهفت سرباز ایرانی ازگرما وبی آبی کشته می شوند

 

این گزارش توسط چهار تن ازمقامات انگلیسی که توسط سربازان ایرانی دستگیر وبه همراه آنان تااهوازبه عنوان اسیر بوده اندنیزثبت گردیده ،این شمه ای ازوضعیت کـُلی نیروهای نظامی ایران درجنگ جهانی دوّم بوده است! که مشت نشانه ی خروار است!!!

 

حال جوانان عزیزمان آن دوره را که سلطنت شاهنشاهی در ایران حکم فرما بوده وامروز را در زیر پرچم اسلام وحکومت جمهوری اسلامی بدون هیچ گونه غرضی مقایسه کنند ونتیجه بگیرند !

 

امام خمینی رحمت الله علیه در جواب یکی از خبرنگاران غربی بعد از پیروزی انقلاب فرمودند همین که از امروز به بعد برای مسائل ایران در تهران تصمیم گیری می شود بالاترین ارزش است وهمین ما رابس است اگر هیچ چیز دیگر نصیبمان نشود!

 

یاعلی

 

 


نوشته شده در شنبه 91/6/18ساعت 12:43 عصر توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

بسمه تعالی

 

ز ابــتــدا گــــَــر دل مـــــا والـــه ودیــوانــه نــبــود

 

جــای مـا سوخــتگان گــوشــه ی مـیـخــانــه نـبــود

 

پــرتــــو شـَمـع رُخــَت اَر کـــه نـمـی بـــود عــیــان

 

انــــدر ایـن مـَحـفـل مـــا ایــن هــمـه پــروانـه نـبـود

 

چــــشــم مــا گــر کـــه نمی دیــد جـمالـت هــمه شـب

 

تـــا سـَحــر از دل مـــا نـَعــره ی مــسـتـانــه نـبــود

 

گــَر نَـبــُد نشـــأی عـشـق تـــو عـَجــیـن بــا گـِل مــا

 

صـحـبـت از جــــام مِـی و ســاغـــر وپـیـمـانـه نـبـود

 

شــور مـهــر تــو نـبـود اَر بــــه ســر مــــا هــرگــز

 

دل مـــا را هــــوس دیــــدن ایــن خــانــه نـــبـــود

 

ور خــرابــات نـَـــبـُــد رابــط عــاشــق بــه مــُراد

 

هــمـه جــا صحـبت زلـف و رُخِ جــانــانــه نـبــود

 

مـَـسـتـی مـــا ز وجــــود تــــو نـمـی بــــود اگـــر

 

ذکـــــر نـامــت بــــه لـب عــاقــل و دیــوانــه نـبــود

 

اَر نـــبــــودیــــم هــــمــه طـالـب دیـــــدار رُخـت

 

راه مــــا صـــومـعــه وکــعــبـــه و بـــُتـخـانــه نــبــود

 

خــانــــه ی دل نــشــــد ی مــَحــرم سـّـِـــر اَزلــی

 

گــر کــه نــــــور تـــو در آن مــنــزل ویـرانـه نـبـود

 

از بــدایـت هــمــه در دام تــــو بــــودیــــم اسـیــر

 

وَرنــــه مــــا را طـَـمـع چــیــدن یـک دانــــه نــبــود

 

رشـتـــه ای هــست از این راه بـه سـر مـنـزل دوسـت

 

لـیـک ایــــن راه از اوّل رَه بــیــگــانــه نــبــود

 

هــفــت شــهـری کــه بــود عــاقـبـتـش شــهــر وصــال

 

طـــی نمــودنـــد و بــدیــدیــم کـــــه افــسـانــه نــبــود

 

ارتــبــاطــی اسـت مــیــان دل و دلـــــدار بـــــه هـــم

 

گـــَر نــه ایــن بــَزم پـُـــر از عـــاشــق فـَـرزانــه نــبــود

 

نـُکــتـه هــایی اسـت در ایــن گــفــته کــه ســالـک دانــد

 

صـحـبـت از زور و زَر و مـَســنـد و کــاشــانــه نـبــود

 

عــشـقـبازان تـــو گــفـتـنــد بــه (راثی) ره عــشــق

 

ورنــه شــعــر وسـُخــنـش ایــن هــمـه رنــدانــه نـبـود

 

 

یاعلی

 

 


نوشته شده در جمعه 91/6/17ساعت 6:47 عصر توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

نوشته شده در تاریخ جمعه هفدهم شهریور 1391 توسط حسن راثی



نوشته شده در جمعه 91/6/17ساعت 6:42 عصر توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

بسمه تعالی

 

2 نظر

نوشته شده در تاریخ جمعه هفدهم شهریور 1391 توسط حسن راثی

 

واقعه ی جمعه ی سیاه

هفدهم شهریور

تنها چندروز پس از واقعه? آتش‌سوزی سینما رکس آبادان در 28 مرداد 1357، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمده‌بود، مجبور به استعفا گردید و در روز 4 شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفت‌ها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشکیل دهد.

اندکی بعد و در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپه‌های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامی‌های دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.[6] تظاهرات 16 شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ‌ترین گردهمایی انجام‌گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهرکنندگان شعارهای شدیداللحنی سر می دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی»، «شاه حرامزاده است» و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی» شدند. همان شب، شاه برای آنکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر -کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز، قزوین، جهرم و کازرون- حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام 1342 به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد و در نهایت نیز دستور بازداشت سنجابی، بازرگان، فروهر، معینیان، لاهیجی، به‌آذین، متین دفتری و مقدم مراغه‌ای را صادر کرد.

دعوت کننده? اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانی‌ای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین برضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می‌نمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود.

از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله گردیدند. غافل از آنکه از ساعت 6 صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجراست و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت 6 صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.

انقلابیون در حال کمک‌رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله? تهران

فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی‌تفاوتی مردم روبه‌رو شدند، به سوی آنان آتش گشودند. گلوله‌باران توسّط نظامیان، برای چند دقیقه بیشتر به طول نینجامید. به‌گونه‌ای که خبرنگارانی که ساعتی بعد از حادثه به محل رسیدند، فقط با ماشین‌های آب‌پاشی روبه‌رو شدند که مشغول شست‌وشوی خیابان‌ها بودند.

در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگردهای نظامی استفاده شد. یک روزنامه? اروپایی در این رابطه نوشت: این بالگردها «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله، تانک‌ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته? یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه? آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی‌حرکت شلیک می‌کردند.

اهمیت

این روز و این واقعه در میان وقایع سال آخر حکومت پهلوی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود. در حقیقت با این کشتار، راه مخالفین و مبارزین برای همیشه از حکومت جدا شد و امکان هرگونه آشتی میان حاکمیت و مردم سلب گردید.[13]. احساسات عمومی نسبت به شاه بیش از پیش تحریک شد و موقعیت میانه‌روهایی که به دنبال نوعی مصالحه و سازش بین انقلابیون و سلطنت‌طلبان بودند، تضعیف شد؛ به گونه‌ای که عملاً مردم به دو گروه تقسیم شدند: یک انقلاب بنیادی یا یک ضد انقلاب نظامی.[14] از سوی دیگر حمایت‌های بعدی آمریکا از شاه، سیاست دوگانه? آمریکا در قبال ایران را که با تبلیغات سیاسی فشار آمریکا بر شاه برای گسترش فضای باز سیاسی به کلّی منافات داشت، نشان داد.[15]

مشاور امنیت ملی آمریکا، زبیگنیف برژینسکی، درباره? این رویداد گفت: «واقعه میدان ژاله چنان خونین و مرگ‌بار بود که کشمکش‌های گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این واقعه، پایان شورش‌های پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»[16]

تعداد کشته‌شدگان

فرمانداری نظامی تهران آمار 87 کشته و 205 مجروح را تأیید نمود. اما مخالفان حکومت، اعلان داشتند که در این روز بیش از 4?000 نفر کشته شده‌اند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باخته‌اند 500 نفر است.[17] میشل فوکو فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن وقایع انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود مدعی شد که 4?000 تن در این روز هدف گلوله قرار گرفته‌اند. اما سال‌ها بعد عماد الدین باقی طی تحقیقی با توجه به دسترسی‌اش به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر تعداد کشته شدگان 17 شهریور را 88 نفر ذکر می‌کند که 64 نفر آنها در میدان ژاله کشته شدند.[18][19]دکتر محمد باهری که در آن زمان عهده دار سمت وزارت دادگستری بوده است می گوید بنابر گزارش سازمان پزشکی قانونی و سازمان بهشت زهرا مجموع کشته شدگان روز هفدهم شهریور و زخمی هایی که تا روز بیست وششم شهریور فوت کرده اند 126 نفر بوده است.

یادشان گرامی وراهشان پررهرو

یاعلی


نوشته شده در جمعه 91/6/17ساعت 6:39 عصر توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

بسمه تعالی

 

پشت لب زیبایی

 

 

 

من ازاین آمدن ورفتن بیهوده

 

ازاین فصل چرا

 

ازتن آویختن و گفتن آه

 

دل سپردن به حباب

 

من ازاین شانه ی عشقی که پُـراست ازدشنام

 

وبه هر شاخه ای صد رازو خیال

 

ازپس چند ذره بین عمق یه قاب

 

به یه جایی که پراست از دیوار

 

من از این شیشه ی مترو، اتوبوس واحد

 

من از این سرعت شیطانی در تاریکی

 

که نماییم نگاتیو پس از عکاسی

 

رفتن نورمثه برق کپی، عکسیو تاریکی

 

من از اینها خستم

 

گوییا گم شده ام

 

راه را می خواهم

 

عمر ،هستی ،همه ارزشمندند

 

من به ژرفای کلامی دیرین

 

پاک وشیرین پرازپروانه

 

نفس وعطرنسیم فردا

 

وهمان جا که شباش مهتابه

 

گـُـل لبخند تورا میخواهم

 

وبهشت پشت لبِ ، زیباییست ....!

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

به امید کوشش تلاش وبدست آوردن موفّـقـیـت

 

یاعلی


نوشته شده در چهارشنبه 91/6/15ساعت 11:52 عصر توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

بسمه تعالی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خطبه ی بیست وسوّم- (در باب بینوایان )

 

 

(تناسب نعمتها و تعاون با ارحام)

 

اما بعد، تقدیر الهى همانند قطره هاى باران براى هر کس که مقدر شده، خواه اندک و خواه بسیار از آسمان به زمین مى آید. پس اگر کسى مال و منال برادر خود را بیش از خود یابد، نباید که بر او رشک برد. زیرا مسلمان تا زمانى که آلوده ى فرومایگى نشده-به گونه اى که چون از آن یاد شود اظهار حقارت و فروتنى کند و زبان طاعنان پست در حق او دراز گردد

 

((بمثابه قمارکننده ى تردستى است که چشم به راه

 

نخستین پیروزى خود در تیرهاى قمار دارد))

 

که براى او مالى در پى فراهم مى کند و باختهاى او را نیز جبران مى کند، بدینگونه مسلمان بیزار از خیانت، از خداى تعالى تمّناى یکى از این دو خوبى را دارد.

 

یکى آنکه دعوت حق را اجابت کرده به لقاء او رسد، که هر چه در نزد خداست خیر اوست. دیگر آنکه در این جهان روزیش عطا کرده و صاحب زن و فرزند و مال و منال بود. و در عین حال، دین و حیثیت و شرف او هم درامان مانده است.

 

مال و فرزندان بهره ى این جهان و عمل صالح نصیب انسان در آخرت است و گاه خداوند این دو نعمت را با هم جمع مى کند.

 

پس برحذر باشید از آن چیزها که خدا شما را از آنها بیم داده است. و بترسید نه آنگونه که عذرخواه گناهانتان باشد. کارهاى نیک به جاى آورید ولى نه به قصد خودنمایى که مردم ببینند یا از دیگرى بشنوند. زیرا کسى که عملى را براى غیر خدا انجام دهد، خدا سزاى عملش را به کسى واگذار کند که به خاطر او عمل کرده است. از خدا مقام و مرتبت شهیدان و همزیستى با نیکبختان و همراهى با پیامبران را تمنا دارم.

 

اى مردم، آدمى هر چند توانگر بود از عشیره ى خویش و دفاع آنان از او، به دست و زبان بى نیاز نیست، زیرا آنان بزرگترین پشتیبان اویند که از هر سو وى را جانبدارى مى کنند و بیش از دیگر مردم اوضاع پراکنده او را به سامان مى آورند و چون حادثه اى بر او فرود آید از دیگران بدو مهربانترند و نام نیکى که خدا براى آدمى در میان مردم مى گذارد از مالى که دیگران براى او به ارث مى گذارند نیک ترست.

 

هم از این خطبه

 

مباد یکى از شما از خویشاوندى که گرفتار فقر و بینوایى است روى برتابد. بایدبه مالى که اگر انفاقش نکند، بر داراییش نیفزاید و اگر انفاقش کند، سبب نقصان در مال او نگردد-وى را یارى کند.

 

هر که از جود و کرم به عشیره ى خود بخل نماید، یک دست یارى او از آنان کاسته شده، ولى او از یارى دستهاى بسیارى خود را محروم داشته. هر کس که با اطرافیان خود به مدارا رفتار کند همواره دوستى آنان را نصیب خود ساخته است.

 

در متن خطبه (غفیره) به معنى کثیر است و به جاى (الجمع الکثیر) مى گویند (الجم الغفیر) یا (الجماء الغفیر). در روایتى هم به جاى (غفیره)، (عفوه) آمده است. و (عفوه) چیز نیکو را گویند. (اکلت عفوه الطعام) یعنى (گل غذا) را خوردم. هر کس دست یارى از عشیره ى خود... بدین معنى است که کسى که یارى خود را از عشیره اش دریغ مى دارد یارى یک تن را از آنان دریغ داشته و اگر به یارى آنان نیازش افتد و بخواهد که یاریش کنند، بمساعدت وى برنخیزند. پس، از یارى دستهاى بسیارى بى نصیب گشته و گروه زیادى را از یارى خود بازداشته است.

 

 

 

خطبه ی بیست وچهارم-(برانگیختن مردم به پیکار )

 

به جان خودم سوگند، در نبرد با کسى که مخالفت حق کند و طریق گمراهى سپرد، نه چرب زبانى مى کنم و نه سستى.

 

اى بندگان خدا، از او بترسید و از خشمش در پناه رحمتش بگریزید. و در همان راه روشنى که پیش پاى شما قرار داده گام نهید و به آنچه شما را بدان ملزم دانسته قیام کنید، که على-علیه السلام-ضامن پیروزى شماست در آن جهان، اگر چه در این جهان پیروز نشوید.

 

 

یاعلی

 


نوشته شده در چهارشنبه 91/6/15ساعت 11:48 عصر توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

صبح امروز، شانزدهمین اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد با حضور حضرت ‌آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در تهران آغاز به کار کرد.

به گزارش «تابناک»، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان بسیار مهمی در جمع 120 تن از سران و مقامات کشورهای پنج قاره جهان، با اشاره به شرایط حساس گیتی و گذر جهان از یک پیچ تاریخی بسیار مهم و نشانه‌های بروز نظام نوین چند وجهی در مقابل نظام یک‌جانبه‌گرایی سلطه، به تبیین فرصت‌های نوید بخش پیش روی کشورهای مستقل و آرمان‌های اصلی کشورهای غیر متعهد و همچنین نشانه‌های لبریز شدن پیمانه صبر مردم جهان، به ویژه ملت‌های غرب از ساختارهای معیوب، منسوخ، ناعادلانه و غیر دمکراتیک هندسه نادرست بین‌المللی موجود، پرداختند و تأکید کردند: جنبش عدم تعهد باید نقش جدیدی در شکل‌گیری نظم نوین جهانی داشته باشد و اعضای این جنبش می‌توانند با هم‌افزایی امکانات و ظرفیت‌های گسترده? خود، برای نجات جهان از ناامنی و جنگ و سلطه‌گری، نقشی تاریخی و ماندگار بیافرینند.

متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب‌العالمین و الصلوة و السلام علی الرسول الاعظم الأمین و علی آله‌ الطاهرین و صحبه المنتجبین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین


به شما میهمانان گرامی، سران و هیأتهای نمایندگی کشورهای جنبش عدم تعهد و نیز دیگر شرکت‌کنندگان در این اجلاس بزرگ بین‌المللی خوش‌آمد می‌گویم.

ما در اینجا گرد آمده‌ایم تا به هدایت و کمک پروردگار، حرکت و جریانی را که در شش دهه? قبل با هوشمندی و موقعیت‌شناسی و شجاعت چند تن از رهبران سیاسی دلسوز و مسئولیت‌پذیر پایه‌گذاری شد، به اقتضای موقعیت‌ها و نیازهای امروز جهان، ادامه دهیم و بلکه به آنجانی تازه و تحرکی دوباره ببخشیم.



میهمانان ما از مناطق جغرافیایی دور و نزدیک در اینجا گرد آمده و متعلق به ملیت‌ها و نژادهای گوناگون و دارای تعلقات اعتقادی و فرهنگی و تاریخی و وراثتی متنوع‌اند، ولی همان گونه که احمد سوکارنو یکی از بنیان‌گذاران این جنبش در کنفرانس معروفِ باندونگ در سال 1955 گفت، مبنای تشکیل عدم تعهد، نه وحدت جغرافیایی یا نژادی و دینی، بلکه وحدت نیاز است. آن روز کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، به پیوندی که بتواند آن‌ها را از سیطره? شبکه‌های اقتدارگرا و مستکبر و سیری‌ناپذیر، مصون بدارد نیازمند بوده‌اند؛ امروز با پیشرفت و گسترش ابزارهای سلطه‌گری، این نیاز همچنان پابرجاست.

من می‌خواهم حقیقت دیگری را مطرح کنم.

اسلام به ما آموخته است که انسان‌ها با وجود ناهمگونی‌های نژادی و زبانی و فرهنگی، فطرت همسانی دارند که آن‌ها را به پاکی و عدالت و نیکوکاری و همدردی و همکاری فرا می‌خواند و همین سرشت همگانی است که اگر از انگیزه‌های گمراه‌کننده به سلامت عبور کند، انسان‌ها را به توحید و معرفت ذات متعالی خداوند رهنمون می‌گردد.

این حقیقت تابناک دارای چنان ظرفیتی است که قادر است پایه و پشتوانه? تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت توأماً گردد و شعاع معنویت را بر همه? فعالیت‌های مادّی و دنیایی انسان‌ها نفوذ دهد و بهشتی دنیایی پیش از بهشت اخروی موعد ادیان الهی ـ‌ برای آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقیت مشترک و همگانی است که می‌تواند شالوده‌ ریز همکاری‌های برادرانه? ملت‌هایی باشد که از نظر شکل ظاهری و سابقه? تاریخی و منطقه? جغرافیایی شباهتی به یکدیگر ندارند.

همکاری‌های بین‌المللی هر گاه برچنین شالوده‌ای استوار باشد، دولت‌ها ارتباطات میان خود را نه براساس ترس و تهدید یا افزون‌طلبی و منافع یک‌جانبه یا واسطه‌گریِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پایه? منافع سالم و مشترک، و بر‌تر از آن، منافع انسانیت بنا می‌کنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملت‌های خود را از دغدغه‌ها آسوده می‌سازند.

این نظم آرمانی، در نقطه? مقابل نظام سلطه قرار دارد که در قرن‌های اخیر، قدرت‌های سلطه‌گر غربی ـ و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا ـ مدعی و مبلّغ و پیش‌قراول آن بوده‌اند و هستند.

میهمانان عزیز!

امروز آرمان‌های اصلی جنبش عدم تعهد با گذشت شش دهه همچنان زنده و پا برجاست؛ آرمانهایی مانند استعمارزدایی، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، عدم تعهد به قطب‌های قدرت و ارتقای همبستگی و همکاری میان کشورهای عضو. واقعیت‌های امروز جهان با آن آرمان‌ها دارای فاصله است، ولی اراده? جمعی و تلاش همه‌جانبه برای عبور از واقعیت‌ها و دست یافتن به آرمان‌ها، هر چند پُر چالش،‌ لیک امیدآفرین و ثمربخش است.

ما در گذشته? نزدیک، شاهد شکست سیاستهای دوران جنگ سرد و نیز یک‌جانبه‌گراییِ پس از آن بوده‌ایم. جهان با عبرت‌آموزی از این تجربه? تاریخی، در حال گذار به نظام بین‌المللی جدیدی است و جنبش عدم تعهد می‌تواند و باید نقش نوینی ایفا نماید؛ این نظام باید بر پایه? مشارکت همگانی و برابری حقوق ملت‌ها استوار باشد، و همبستگی ما کشورهای عضو این جنبش برای شکل‌گیری این نظم نوین، از ضرورت‌های بارز عصر کنونی است.



خوشبختانه چشم‌انداز تحولات جهانی، نویدبخش یک نظام چند وجهی است که در آن، قطب‌های سنتی قدرت،‌ جای خود را به مجموعه‌ای از کشور‌ها و فرهنگ‌ها و تمدن‌های متنوع و با خاستگاه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی می‌دهند. اتفاقات شگرفی که در سه‌ دهه? اخیر شاهد آن بوده‌ایم، آشکارا نشان می‌دهد که برآمدن قدرت‌های جدید با بروز ضعف در قدرت‌های قدیمی همراه بوده است. اینجا به جایی تدریجی قدرت، به کشورهای عدم تعهد فرصت می‌دهد تا نقش مؤثر و شایسته‌‌ای را در عرصه? جهانی بر عهده بگیرند و زمینه? یک مدیریت عادلانه و واقعاً مشارکتی را در پهنه? گیتی فراهم آورند. ما کشورهای عضو این جنبش توانسته‌ایم در یک دورانِ طولانی، با وجود تنوع دیدگاه‌ها و گرایش‌ها، همبستگی و پیوند خود را در چهارچوب آرمان‌های مشترک حفظ کنیم و این دستاورد ساده و کوچکی نیست. این پیوند می‌تواند دستمایه? گذار به نظمی عادلانه و انسانی قرار گیرد.

شرایط کنونی جهان، فرصتی شاید تکرار نشدنی برای جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتوری چند کشور غربی اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانی را در عرصه? مدیریت بین‌المللی شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همه? کشورهایی که مستقیم یا غیرمستقیم از دست‌اندازی چند کشور زورگو و سلطه‌طلب زیان دیده‌اند و می‌بینند.



شورای امنیت سازمان ملل دارای ساختار و ساز و کاری غیرمنطقی،‌ ناعادلانه و کاملاً غیر دمکراتیک است. این یک دیکتاتوری آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ‌ مصرف‌ گذشته است. با سوءاستفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانسته‌اند زورگویی‌های خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند.

آنها می‌گویند «حقوق بشر» و منافع غرب را اراده می‌کنند؛ می‌گویند «دمکراسی» و دخالت نظامی در کشور‌ها را به جای آن می‌نشانند.‌ می‌گویند: «مبارزه با تروریسم» و مردم بی‌دفاع روستا‌ها و شهر‌ها را آماج بمب‌ها و سلاح‌های خود می‌سازند؛ در نگاه آن‌ها، بشریت به شهروندان درجه? یک و دو و سه تقسیم می‌شوند؛ جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریکای ‌لاتین ارزان و در آمریکا و غرب اروپا، گران قیمت‌گذاری می‌شود؛ امنیت آمریکا و اروپا مهم و امنیت بقیه? بشریت بی‌اهمیت دانسته می‌شود؛ شکنجه و ترور اگر به دست آمریکایی و صهیونیست و دست‌نشاندگان آن‌ها صورت گیرد، مُجاز و کاملاً قابل چشم‌پوشی است؛ زندان‌های مخفی آن‌ها که در نقاط متعددی در قاره‌های گوناگون شاهد زشت‌ترین و نفرت‌انگیز‌ترین رفتار‌ها با زندانیان بی‌دفاع و بی‌وکیل و بی‌محاکمه است، وجدان آنان را نمی‌آزارد؛ بد و خوب کاملاً گزینشی و یک‌طرفه تعریف می‌شود؛ منافع خود را به نام «قوانین بین‌المللی» و سخنان تحکم‌آمیز و غیرقانونی خود را به نام «جامعه? جهانی» بر ملت‌ها تحمیل می‌کنند، و با شبکه? رسانه‌ایِ انحصاری سازمان‌یافته، ‌ دروغ‌های خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالت‌طلبی وانمود می‌کنند و در مقابل، هر ‌سخن حقی را که افشاگر فریب آنهاست، دروغ و هر مطالبه? بر حقّی را یاغی‌گری می‌نامند.

دوستان! این وضعیت معیوب و پر زیان، غیرقابل ادامه است. همه از این هندسه? غلط بین‌المللی خسته شده‌اند. جنبش 99 درصدی مردم در آمریکا بر ضدّ کانون‌های ثروت و قدرت در آن کشور و اعتراض عمومی در کشورهای اروپای غربی به سیاست‌های اقتصادی دولت‌هایشان نیز نشان لبریز شدن پیمانه? صبر و تحمل ملت‌ها از این وضعیت است. باید این وضعیت نامعقول را علاج کرد.

پیوند مستحکم و منطقی و همه‌جانبه? کشورهای عضو جنبش عدم‌تعهد، می‌تواند در یافتن و پیمودن راه علاج، تأثیرات عمیقی بر جای بگذارد.

حضار محترم!

صلح و امنیت بین‌المللی از جمله? مسائل حادّ جهان امروز ماست و خلع سلاح‌های کشتار‌جمعی و فاجعه‌بار یک ضرورت فوری و یک مطالبه? همگانی است. در دنیای امروز، امنیت، پدیده‌‌ای مشترک و غیرقابل تبعیض است. آن‌ها که سلاحهای ضد بشریت را در زرادخانه‌های خود انبار می‌کنند، حق ندارند خود را پرچمدار امنیت جهانی قلمداد کنند. این ـ بی‌شک ـ نخواهد توانست نیز امنیت را برای خود آن‌ها به ارمغان آورد. امروز با تأسف فراوان دیده می‌شود که کشورهای دارنده? بیشترین تسلیحات هسته‌‌ای، اراده‌ای جدّی و واقعی برای حذف این ابزارهای مرگبار از دکترین نظامی خود ندارند و آن را همچنان عامل رفع تهدید و شاخصی مهم در تعریف جایگاه سیاسی و بین‌المللی خود می‌دانند. این تصور، به کلّی مردود و مطرود است.



سلاح هسته‌ای نه تأمین‌کننده? امنیت و نه مایه? تحکیم قدرت سیاسی است، بلکه تهدیدی برای این هر دوست. حوادث دهه? 90 قرن بیستم نشان داد که داشتن این تسلیحات نمی‌تواند رژیمی همانند شوروی سابق را هم حفظ کند. امروز نیز کشورهایی را می‌شناسیم که با داشتن بمب ‌اتم، در معرض امواج ناامنی‌های مهلکند.

جمهوری اسلامی ایران استفاده از سلاح هسته‌ای و شیمیایی و نظایر آن را گناهی بزرگ و نابخشودنی می‌داند. ما شعار «خاورمیانه? عاری از سلاح هسته‌ای» را مطرح کرده‌ایم و به آن پایبندیم؛ این به معنی چشم‌پوشی از حق بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و تولید سوخت هسته‌ای نیست. استفاده? صلح‌آمیز از این انرژی بر اساس قوانین بین‌المللی حق همه? کشور‌هاست. همه باید بتوانند از این انرژی سالم در مصارف گوناگون حیاتی کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال این حق وابسته به دیگران نباشند. چند کشور غربی که خود دارنده? سلاح هسته‌ای و مرتکب این کار غیرقانونی‌اند، ‌مایلند توان تولید سوخت هسته‌ای را نیز در انحصار خود نگه دارند. حرکتی مرموز در حال شکل‌گیری است تا انحصار تولید و فروش سوخت هسته‌ای را در مراکزی با نام بین‌المللی ولی در واقع در پنجه? چند کشور معدود غربی، تثبیت و دایمی کنند.

طنز تلخ روزگار ما آن است که دولت آمریکا که دارنده? بیشترین و مرگ‌بار‌ترین سلاح‌های هسته‌ای و دیگر سلاح‌های کشتارجمعی و تنها مرتکب به‌کارگیری آن است،‌‌ امروز می‌خواهد پرچم مخالفت با اشاعه? هسته‌ای را به دوش بگیرد. آن‌ها و شرکای غربی‌شان رژیم صهیونیستی غاصب را به سلاح‌های هسته‌ای مجهز کرده و برای این منطقه? حساس، تهدیدی بزرگ فراهم کرده‌اند؛ اما همین مجموعه? فریبگر، استفاده? صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را برای کشورهای مستقل بر‌نمی‌تابند و حتی با تولید سوخت هسته‌ای برای رادیو دارو‌ها و دیگر مصارف صلح‌آمیز انسانی با هر چه در توان دارند، ستیزه‌گری می‌کنند. بهانه? دروغین آنان، بیم از تولید سلاح هسته‌ای است. در مورد جمهوری اسلامی ایران، آنان خود می‌دانند که دروغ می‌گویند اما سیاست‌ورزی، آنگاه که کمترین اثری از معنویت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز می‌شمرد. آیا آنکه در قرن بیست‌ویکم زبان به تهدید اتمی می‌گشاید و شرم نمی‌کند، از دروغ‌گویی پرهیز و شرم خواهد کرد؟!



من تأکید می‌کنم که جمهوری اسلامی هرگز در پی تسلیحات هسته‌ای نیست و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفاده? صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای چشم‌پوشی نخواهد کرد. شعار ما «انرژی هسته‌ای برای همه و سلاح هسته‌ای برای هیچ کس» است. ما بر این هر دو سخن پای‌ خواهیم فشرد و می‌دانیم که شکستن انحصار چند کشور غربی در تولید انرژی هسته‌ای در چهارچوب معاهده? عدم اشاعه به سود همه? کشورهای مستقل و از جمله کشورهای عضو جنبش عدم تعهد است.

تجربه? سه دهه ایستادگی موفقت‌آمیز در برابر زورگویی‌ها و فشارهای همه‌جانبه? آمریکا و متحدانش، جمهوری اسلامی را به این باور قطعی رسانده است که مقاومت یک ملت متحد و دارای عزم راسخ، قادر است بر همه? خصومت‌ها و عناد‌ها فایق آید و راه افتخارآمیز به سوی هدف‌های بلند خود را بگشاید. پیشرفت‌های همه‌جانبه? کشور ما در دو دهه? اخیر واقعیتی است که در برابر چشم همگان قرار دارد و رصدکنندگان رسمی بین‌المللی مکرراً بدان اذعان کرده‌اند، و این همه در شرایط تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی و تهاجم تبیلغاتی شبکه‌های وابسته به آمریکا و صهیونیسم اتفاق افتاده است؛ تحریم‌هایی که یاوه‌گویان، آن را فلج‌کننده نامیدند، نه تنها ما را فلج نکرده است و نخواهد کرد، بلکه گام‌های ما را محکمتر و همت ما را بلند‌تر و اطمینان ما را به درستی تحلیل‌های خود و نیز به توانایی درون‌زای ملّتمان راسخ‌تر کرده است. ما یاری خداوند را در این چالش‌ها بار‌ها و بار‌ها به چشم دیده‌ایم.

میهمانان گرامی!

لازم می‌دانم در اینجا از یک مسأله? بسیار مهم سخن بگویم که اگر چه مربوط به منطقه? ماست، ولی ابعاد گسترده? آن از این منطقه فرا‌تر رفته و سیاست‌های جهانی را در چندین دهه تحت تأثیر قرار داده و آن مسأله? دردآور فلسطین است. خلاصه? این ماجرا آن است که یک کشور مستقل و دارای شناسنامه? روشن تاریخی به نام فلسطین، بر اساس یک توطئه? وحشتناک غربی با سردمداری انگلیس در دهه? چهل قرن بیستم،‌ از ملت آن، غصب و به زور سلاح و کشتار و فریب، به جماعتی که عمدتاً از کشورهای اروپائی مهاجرت داده شده‌اند، واگذار گردیده است.

این غصب بزرگ که در آغاز با کشتارهای جمعی مردم بی‌دفاع در شهر‌ها و روستا‌ها و راندن مردم از خانه و کاشانه? خود به کشورهای هم‌مرز همراه بود، در طول بیش ‌از شش دهه همچنان با همین جنایت‌ها ادامه یافته است و امروز هم ادامه دارد. این یکی از مهم‌ترین مسائل جامعه? بشریت است. سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتی پرهیز نکرده‌اند؛ از کشتار مردم و ویران کردن خانه‌ها و مزارع آنان و دستگیری و شکنجه? مردان و زنان و حتی کودکان آنان، تا تحقیر و توهین به کرامت این ملت و سعی در نابودی و هضم آن در معده? حرام‌خوار رژیم صهیونیستی، و تا با حمله به اردوگاه‌های آنان در خود فلسطین و در کشورهای همسایه که میلیون‌ها آواره را در خود جای می‌داده است.

نام‌های صبرا و شتیلا و قانا و دیریاسین و امثال این‌ها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقه? ما ثبت شده است. اکنون نیز پس از شصت و پنج سال هنوز همچنان همین جنایت‌ها در رفتار گرگان درنده? صهیونیست با باقی‌ماندگان در سرزمین‌های اشغالی ادامه دارد. آن‌ها پی در پی جنایت‌های جدیدی می‌آفرینند و منطقه را با بحران تازه‌ای روبه‌رو می‌کنند. کمتر روزی است که خبری از قتل و جرح و زندانی کردن جوان‌هایی مخابره نشود که به دفاع از وطن و کرامت خود برخاسته و به ویرانگری مزارع و خانه‌های خود اعتراض کرده‌اند.

رژیم صهیونیستی که با به راه انداختن جنگ‌های فاجعه‌بار و کشتار مردم و اشغال سرزمین‌های عربی و سازماندهی تروریسم دولتی در منطقه و جهان، ده‌ها سال ترور و جنگ و شرارت به راه انداخته، ملت فلسطین را که برای احقاق حق خود به پا خاسته و مبارزه می‌کنند، تروریست می‌نامد و شبکه? رسانه‌های متعلق به صهیونیزم و بسیاری از رسانه‌های غربی و مزدور نیز با زیر پا گذاشتن تعهّد اخلاقی و رسانه‌ای، این دروغ بزرگ را تکرار می‌کنند. سردمداران سیاسی مدّعی حقوق ‌بشر نیز چشم بر این همه جنایت بسته و بدون شرم و پروا، از آن رژیم فاجعه‌آفرین حمایت کرده در نقش وکیل ‌مدافع آن ظاهر می‌شوند.



سخن ما آن است که فلسطین متعلق به فلسطینی‌هاست و ادامه? اشغال آن، ظلمی بزرگ، تحمل‌ناپذیر و خطری عمده برای صلح و امنیت جهانی است. همه? راه‌هایی که غربی‌ها و وابستگان آن‌ها برای «حل مسأله? فلسطین» پیشنهاد کرده و پیموده‌اند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راه‌حلّی عادلانه و کاملاً دمکراتیک را پیشنهاد کرده‌ایم؛ همه? فلسطینی‌ها، چه ساکنان کنونی آن و چه کسانی که به کشورهای دیگر رانده شده و هویت فلسطینی خود را حفظ کرده‌اند، اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در یک همه‌پرسی عمومی با نظارتی دقیق و اطمینان‌بخش، شرکت کنند و ساختار نظام سیاسی این کشور را انتخاب نمایند و همه? فلسطینیانی که سال‌ها رنج آوارگی را تحمل کرده‌اند، به کشور خود بازگردند و در این همه‌پرسی و سپس تدوین قانون اساسی و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.

در اینجا مایلم پندی خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکایی که تاکنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستی در صحنه حاضر شده‌اند بدهم: این رژیم تاکنون برای شما دردسرهای بی‌شمار داشته است؛ چهره? شما را در میان ملت‌های منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریک جنایات صهیونیست‌های غاصب معرفی کرده است؛ هزینه‌های مادی و معنوی که در طول سال‌های متمادی از این رهگذر به دولت و ملت آمریکا تحمیل شده است سرسام‌آور است‌ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد هزینه‌های شما سنگین‌تر هم خواهد شد. بیایید به پیشنهاد جمهوری اسلامی درباره? همه‌پرسی بیندیشید، و با تصمیمی شجاعانه خود را از گره ناگشودنی کنونی نجات دهید. بی‌شک مردم منطقه و همه? آزاداندیشان گیتی از این اقدام، استقبال خواهند کرد.

میهمانان محترم!

اکنون به سخن آغازین بازمی‌گردم. شرایط گیتی حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است. انتظار می‌رود که نظمی نوین در حال تولد یافتن باشد. مجموعه? غیرمتعهد‌ها حدود دو سوم اعضای جامعه? جهانی را در خود جای داده است و می‌تواند در شکل‌دهی آینده نقشی بزرگ ایفا کند. تشکیل این اجلاس بزرگ در تهران نیز خود حادثه‌ای پرمعناست که باید در محاسبات به کار آید. ما اعضای این جنبش با هم‌افزایی امکانات و ظرفیت‌های گسترده? خود می‌توانیم برای نجات جهان از ناامنی و جنگ و سلطه‌گری نقشی تاریخی و ماندگار بیافرینیم.



این مقصود فقط با همکاری‌های همه‌جانبه? ما با یکدیگر امکان‌پذیر است. در میان ما کشورهای بسیار ثروتمند و نیز کشورهای دارای نفوذ بین‌المللی کم نیستند. علاج مشکلات با همکاری‌های اقتصادی و رسانه‌ای و انتقال تجربه‌های پیش‌برنده و تعالی‌بخش، کاملاً‌ امکان‌پذیر است. باید عزم‌هامان را راسخ کنیم؛‌ به هدف‌ها وفادار بمانیم، از اخم قدرت‌های زورگو نترسیم و به لبخند آنان دلخوش نکنیم، اراده? الهی و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم، به شکست تجربه? اردوگاه کمونیستی در دو دهه پیش و شکست سیاست‌های به اصطلاح لیبرال دمکراسی غربی در حال حاضر ـ که نشانه‌های آن را در خیابان‌های کشورهای اروپایی و امریکا و گره‌های ناگشودنی اقتصاد این کشور‌ها همه می‌بینند ـ با چشم عبرت بنگریم و بالاخره سقوط دیکتاتورهای وابسته به آمریکا و همدست رژیم صهیونیستی در شمال آفریقا و بیداری اسلامی در کشورهای منطقه را فرصتی بزرگ بشماریم. ما می‌توانیم به ارتقای «بهره‌وری سیاسی» جنبش عدم تعهد در مدیریت جهانی بیندیشیم؛ می‌توانیم برای تحول در این مدیریت،‌ سندی تاریخی تهیه کنیم و ابزارهای اجرایی آن را فراهم نماییم؛ می‌توانیم حرکت به سمت همکاری‌های مؤثر اقتصادی را طرّاحی و الگوهای ارتباط فرهنگی میان خود را تعریف کنیم. بی‌شک تشکیل دبیرخانه? فعال و پرانگیزه‌ای برای این تشکیلات، خواهد توانست به حصول این مقاصد کمکی بزرگ و پر تأثیر تقدیم کند.

متشکرم

نوشته شده در چهارشنبه 91/6/15ساعت 12:13 صبح توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

تبدیل تاریخ