سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الف - دزفول

بسمه تعالی

 

بیست وسوّم مردادماه سال یکهزارو سیصد وپنجاه یک تکه ی دیگر از مام وطن جدا شدا

 

همان تکه ای که امروز حاکمان مرتجع عربستان همان هایی که وهابیت را در مرزهای کشور

 

عزیزما تبلیغ ورواج می دهند

 

در پی انضمامش به خاک کشورشان می باشند استان چهاردهم (بحرین ) از ایران جدا شد

 

بنا بر این گزارش، سازمان ملل متحد به درخواست شاه ایران، هیأتی را برای نظرسنجی درباره جدا شدن و یا نشدن بحرین از ایران رهسپار این استان ایران کرد، ولی این هیأت به جای نظرسنجی از مردم، از سران چند گروه خاص بحرینی نظرخواهی کرد و حکم به جدایی استان بحرین از ایران داد و مردمی که ریشه در این آب و خاک داشتند پیوند تاریخی خود را وطن دیرین خود از دست دادند .

اهمیت سیاسى ـ استراتژیک استان بحرین ایران در دهه 1960 افزایش یافت، به ویژه که شاه شاهد افزایش فعالیت‌‏هاى انقلابى اعراب در سواحل خلیج فارس در خلال سال‌‏هاى 1964- 1965 بود؛ اما حضور نظامى انگلیس در منطقه و نیز بندر عدن تا اندازه‌اى ترس شاه را کاهش می‌‏داد، ولى در نوامبر 1967، نیروهاى انگلیسى پیرو جنگ‌‏هاى داخلى یمن، از بندر استراتژیک عدن خارج و در بحرین مستقر شدند و بدین ترتیب، پس از عدن، مجمع ‌الجزایر بحرین به عنوان پایگاه مهم انگلستان در شرق سوئز و خلیج فارس مطرح شد.

مدتى بعد در ژانویه 1968، پس از اینکه انگلستان اعلام کرد، نیرو‌هایش را تا پایان سال 1971 از شرق سوئز بیرون خواهد برد، دولت ایران از این تصمیم استقبال کرد و اعلام نمود که از حق حاکمیت خود بر بحرین منصرف نشده است و سپس با طراحى و هدایت انگلستان، قرار شد فدراسیونى متشکل از 9 شیخ‌نشین جنوب خلیج فارس و از جمله بحرین در قالب یک کشور واحد پس از خروج نیروهاى انگلیسى از منطقه تشکیل شود، به ‏ویژه شیخ بحرین با ابراز ناخشنودى از مسأله خروج آتى نیروهاى انگلیسى و ادعاى مالکیت ایران بر بحرین، آن را یک مشکل امنیتى‏ براى آینده مجمع الجزایر دانست و بنابراین، حل این مشکل را پیوستن بحرین به فدراسیون یاد شده دانست.

در این میان، مذاکرات آشکار و پنهانى میان ایران، انگلستان، عربستان سعودى و آمریکا انجام مى‏گرفت و همین باعث شد تا ایران در مسأله بحرین کوتاه آمده و تا اندازه‏اى عقب‌نشینى سیاسى کند.

تصمیم شاه براى انصراف از ادعاى خود

محمدرضا شاه به منظور جلب دوستى کشورهاى محافظه‌‌کار عرب و در ضمن براى این‏ که بتواند بر سر جزایر مزبور با انگلیس چانه بزند، به یکباره و ناگهانى تصمیم خود را مبنى بر چشم‏‌پوشى از ادعاى دیرینه ایران بر بحرین اعلام نمود.

وى در یک کنفرانس مطبوعاتى ـ که در چهارم ژانویه 1969 (چهاردهم دى 1347) در دهلى‏ نو تشکیل شده بود ـ گفت: «اگر اهالى بحرین نمى‏خواهند به کشور من ملحق شوند، ایران ادعاى ارضى خود را در مورد این مجمع ‏الجزایر پس مى‏گیرد و خواسته اهالى بحرین را اگر از نظر بین‌الملل مورد قبول قرار مى‏‌گیرد، مى‌‏پذیرد».

نه ماه پس از مصاحبه دهلى نو، وى در زمستان سال 1348 (اوایل 1970) دوباره در مصاحبه‌اى خواستار حل مسأله بحرین از راه نظرسنجی مردم بحرین به طور رسمى، به وسیله سازمان ملل متحد شد، که سرانجام پیشنهاد رسمى شاه از راه گفت‏وگوهاى بعدى ایران با انگلستان و دبیرکل سازمان ملل (اوتانت) در اوایل سال 1970 به نتیجه نهایى رسید و ایران در تاریخ نهم مارس 1970 (نهم اسفند 1348) رسما مساعى جمیله دبیرکل سازمان ملل را براى استعلام نظرهاى واقعى مردم بحرین از طریق انتصاب یک نماینده ویژه خود براى انجام این مأموریت خواستار شد. (9)

پس از این بیانات، دولت ایران از دبیر کل سازمان ملل متحد تقاضاى میانجی‌‏گرى کرده و اعلام نمود که نظر دبیرکل را مبنى بر اینکه به تصویب شوراى امنیت برسد، مى‌پذیرد.

اقدامات سازمان ملل متحد

انگلستان نیز در تاریخ بیستم مارس، موافقت رسمى خود را با انجام پیشنهاد دولت ایران به اوتانت، دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد و او نیز در‌‌ همان روز پس از مشورت با نمایندگان ایران و انگلستان اعلام کرد که او مساعى جمیله خود را انجام خواهد داد.

پیرو آن، دبیرکل سازمان ملل، شخص «ویتوریو گیچیاردى» (دیپلمات ایتالیایى) معاون دبیرکل و نیز مدیر کل دفتر اروپاى سازمان ملل در ژنو را به عنوان نماینده ویژه خود در کسب آرای مردم بحرین منصوب کرد؛ افزون بر این که وى از سوى ایران و انگلستان در راه انجام دادن مسئولیت خود و ابراز نظر و تصمیم نهایى‏‌اش درباره حل مسأله بحرین، اختیار تام گرفت.

نماینده ویژه دبیر کل در امور بحرین، در رأس یک هیأت پنج نفرى رهسپار این جزیره شد و از 29 مارس تا 18 آوریل 1970 به نظرخواهى گزینشى و گفت‌‏وگو با گروه‌‏هاى برگزیده سیاسى ـ اجتماعى بحرین پرداخت.

یادآوری این نکته ضرورى است که بر خلاف ادعاى برخى منابع خارجى، مبنى بر مراجعه به آرای عمومى و انتخابات عمومى، این امر درست نیست، بلکه به‌‌ همان روش محدود گزینشى یاد شده انجام گرفت.

گیچیاردى داده‌‏‌ها و نتایج به دست آمده را در گزارشى به دبیرکل تسلیم کرد تا بر پایه آن تصمیم نهایى درباره سرنوشت استان بحرین گرفته شود. گزارش یاد شده از سوى دبیر کل به شوراى امنیت ارجاع شد و شوراى امنیت نیز با استناد به نتیجه‌گیرى نهایى گزارش تدوین شده، مفاد آن را راجع به استقلال بحرین و جدایى ‏آن از خاک ایران در تاریخ سی‌ام آوریل 1970 تأیید و تصویب کرد.

 

با استفاده از سایت تابناک

 

یاعلی


نوشته شده در پنج شنبه 91/5/26ساعت 2:7 صبح توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

تبدیل تاریخ