سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الف - دزفول

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

دیروز یکی از دوستان قدیمی که از مشتریان وب این حقیر هم می باشد وقبلاْ قبلنا دست نوشتهای منو تایپ می کرد وخاطرات خوبی باهم داریم با من تماس گرفت و با تعجب گفت: چیکار دار میکنی ! میخوای همه ی خطبه ها رو بزنی تو وبلاگ ؟

گفتم خوب آره حالا مگه چی شده

گفت نمی ترسی از نون خوردن بیفتی !

گفتم خیلی عجیبه نکه منو با کس دیگه ای اشتباه گرفته ای چت شده من دارم خطبه های نهج البلاغه ی امام علی علیه السلام رو واسه ی خواننده هایی که تا حالا وقت نکرده اند سری به این کتاب قانون بزنن تو وبلاگ میذارم چرا باید از نون خوردن بیفتم!

دوستم بانگرانی در جوابم گفت آخه برادر من چرا متوجه نیستی امروز هر کس با تعبیر خودش

یا به قول امروزیها با قرائتی که خودش از مطلب داره تحلیل میکنه مثلاْ ممکنه بگن تو نسبت به

دولت بدبینی ویا منظورت از نوشتن الگوهای عدالت جهانی زیر سئوال بردن نحوه ی عملکرد

دولته عدالت محوره ......

گفتم صبرکن من که اصلاْ چنین هدفی نداشته وندارم گیریم که داشته باشم

اول که هیچ مسئولی نمیاد وبلاگ درب وداغون منوببینه دوّم اگر هم به شرط محال

کسی از آقایون از ما بهترون ببینه شاید یه تلنگری به رفتارش وسابقه ی اعمال مدیریتش و

یا اصلاْ حواسش رو جمعتر کنه تو این ماه عزیز خدا بیشتر مراقب اعمال وزیر دستاشو جامعه ی هدف باشه یعنی به عبارتی همین ماها دهک های پایین جامعه از همه گذشته بابا چه به سرمون اومده که از نوشتن گفتار

اماممان ولیمان الگوی بی بدیل عدل بر روی زمین باید بترسیم

بابا دست خوش خدا را شکر که ما کاره ای نبوده ونیستیم ونخواهیم شد

یا علی

خطبه ی دوّم پس از بازگشت از صفین یکی از دوستنا

او را سپاس مى گویم و خواستار فزونى نعمت او هستم و بر آستان عزتش سر تسلیم نهاده ام و خواهم که مرا از گناه درامان نگه دارد. از او یارى مى جویم تا کفایتم کند. هر که را وى راه بنماید گمراه نگردد و هر که را او دشمن بدارد کس امانش ندهد، هر که را تعهد کند محتاج نشود، که تعهدش از هر چه به سنجش آید افزون و از هر چه اندوختنى است برترست و گواهى مى دهم که خدائى جز خداى یکتا نیست. یگانه است و او را شریکى نمى باشد. شهادت مى دهم، شهادتى که خلوصش از بوته ى آزمایش نیکو برآمده باشد و اعتقاد به آن با آهنگ پاکى همراه است. بدان چنگ درمى زنم همواره تا آنگاه که ما را زنده مى دارد و ذخیره مى کنیم آن را براى روزهاى هولناکى که در پیش داریم. چنین شهادتى نشان عزم جزم ما در ایمان است و سرلوحه ى نیکوکارى و خشنودى خداست و مایه ى دور ساختن شیطان. و گواهى مى دهم که محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) بنده و پیامبر اوست که وى را با آیینى مشهور و دانشى برتر و کتابى نوشته شده و فروغى تابان و پرتوى درخشان و فرمانى قاطع فرستاد تا حق را از باطل بازشناساند و زنگار شبهات از دلها بزداید. براى اثبات پیامبرى خویش حجتها آورد و مردمان را با آیات الهى هشدار داد و با ذکر کیفرهائى که بر امتهاى پیشین رفته بود بیم داد.

مردم در فتنه ها گرفتار بودند، رشته ى دین گسسته و پایه ى یقین ناپایدار بود. هر کس به چیزى که آنرا خود اصل مى پنداشت چنگ درزده بود. کارها پراکنده و درهم، راه رهائى از آن فتنه ها باریک، طریق هدایت مسدود بود و گمراهى و بى خبرى آنگونه شایع و همه گیر، که هدایت را آوازه اى نبود. خدا را گناه مى کردند و شیطان را یار و یاور بودند. ایمان ورشکسته، ستونهایش از هم گسیخته و نشانه هایش متغیر و راههایش ویران و جاده هایش ناپدید بود.

همگان در راه شیطان گام مى زدند و از آبشخورى مى نوشیدند. به یارى متابعانش در این قوم بود که پرچم پیروزى برافراشت و فتنه ها برانگیخت و آنان را در زیر پاهاى خود فرومالید و لگدمال سمهاى خود نمود و باز به انتظار فتنه ى بیشتر به سر سم خود ایستاده بود. اما مردم حیرت زده، نادان و فریب خورده و بهترین خانه ها (کعبه) را بدترین همسایه بودند. شبها خواب به دیدگان آنان راه نمى یافت و سرمه ى چشم آنها سرشک خونین بود. آنجا سرزمینى بود که دانایش دهان دوخته و نادانش محترم و با عزت بود.

و از این خطبه

در وصف آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم

خاندان محّمد امینان اسرار خدایند و پناهگاه اوامر او و کان دانش او و مرجع حکمت و خزانه ى کتابهاى او و ستیغ بلند دین او. قامت خمیده ى دین به پایمردى آنان راستى گرفت و لرزشش به نیروى آنان آرامش یافت. و از این

خطبه درباره ى منافقان

گناه مى کارند و کشته ى خویش را با غرور آب مى دهند و هلاکت مى دروند. در این امت هیچ کس را با خاندان محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) نمى توان سنجید. کسانى را که مرهون نعمتهاى ایشان اند با ایشان برابر نتوان داشت، که خاندان محمد پایه ى دین اند و ستون یقین که افراط کاران به آنان راه اعتدال گیرند و واپس ماندگان به یارى ایشان به کاروان دین پیوندند. ویژگیهاى امامت در آنهاست و بس. و وراثت پیامبرى منحصر در ایشان. اکنون حق به کسى که شایسته آن است رسیده و خلافت به جایگاه خویش بازگشته است.

لذت بردید آخه کجای این حرفها بو داره ؟


نوشته شده در دوشنبه 91/5/16ساعت 4:2 صبح توسط حسن راثی| نظرات ( ) |

تبدیل تاریخ